xplod33
23rd February 2013, 23:15
عوامل سستی و کاهلی در نماز
پیامبر فرمود: " از ما نیست کسی که نماز را خوار شمارد ".
نماز عامل مهمی در تزکیة روح و درون انسان است . اهمیت ندادن به نماز به لحاظ عدم آشنایی به حقیقت آن و احساس نیاز نکردن نسبت به آن، از عوامل ترک نماز و سستی در آن به شمار میآید. انسان بر اساس فطرت خود، همواره به سوی چیزی که برایش اهمیت دارد، توجه و اهتمام میکند. اگر برای انسان، امری مهم و ضروری جلوه کند، آن را به هر صورت ممکن انجام خواهد داد. آشنا شدن به حقیقت نماز و این که نماز جزء نیاز ما است، جزء زندگی حیات ما است . فایده و آثار نماز در دنیا و آخرت تجلّی میکند. باعث میشود انسان با شوق بیش تری به اقامه نماز بپردازد . از سستی در نماز و یا ترک آن خودداری نماید.
کسی که نماز را سربار خود و صرفاً یک تکلیف طاقت فرسا بداند، به حقیقت آن پی نبرده و اهمتی به آن نمیدهد.
نمی دونم برای شما هم اتفاق افتاده یا نه که خونمون نشستیم صدای اذان را هم می شنویم ولی حال نماز خواندن نداریم . یا اصلا بخاطر تنبلی بعضی ها نماز نمی خونند حالا چه اول وقت چه آخر وقت . حالا به نظر شما چی کار باید بکنیم تا برای انجام عبادات بویژه نماز تنبل نباشیم ؟
جواب خانم محمدی به این سئوال این است که این تنبلی از طرف شیطان هست و ما باید همیشه از شر شیطان به خدا پناه ببریم .
خانم اکبری علت را گناه زیاد می داند .
آقای حسین نوری می گوید بدون شک علت اصلی خودمون هستیم . ما نماز و حتی دینمان را آنگونه که شایسته بوده درک نکردیم و چون فقط برای رفع تکلیف نماز می خوانیم پس خیلی وقتها هم تنبلی می کنیم .
حجت الاسلام فتاحی در اینخصوص می گوید :
نماز مهمترین فریضه از فرایض الهی است. اقامه آن مایه سعادت و ترک آن باعث شقاوت میباشد.اگر انسان به درستی فکر کند که خداوند چرا دستور داده که بندگانش نماز بخوانند ،هیچگاه نماز را ترک نمیکند . چنانچه به هر علتی نمازش ترک شود، فوراً جبران نموده و قضا میکند.
قرآن میفرماید: "یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنیالحمید؛ ای مردم ! همگی نیازمند خدایید، تنها خداوند است که بی نیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایشاست"وقتی خدای متعال از عبادت ما سودی نمیبرد و از طرفی نماز و سایر عبادتها را واجب نموده ،معلوم میشود این دستورات برای خوش بختی و سعادت خود ما است.
هنگامی که از عمق جان درک کردیم که نماز در تأمین خوش بختی و سعادت ما نقش اساسی و تعیین کننده دارد ،با عشق و علاقه نماز میخوانیم ،چرا که نماز محور قبولی سایر اعمال است و در قیامت اولین سوال از نماز میباشد. امام باقر(ع) فرمود: "اولین محاسبه بنده در مورد نماز انجام میگیرد. اگر نماز مورد قبول واقعشد، بقیه اعمال هم مقبول میافتد"
نماز از واجباتی است که خداوند در هیچ حالتی حتی در هنگام بیماری،راضی به ترک آن نیست. تارک نماز بیش ترین ظلم را نسبت به خود روا میدارد . خود را از شفاعت پیامبر(ص)محروم میکند. حضرت فرمود: "هر که نماز را عمداً ترک کند، از پناه خدا و پناه پیغمبرش بیزاری جستهاست". پس انسانی که معتقد به خدا و قیامت است و میداند هر چه از خوب و بد انجام بدهد، نتیجهاش بهخودش باز میگردد ،عاشقانه به سوی نماز میشتابد و آن را در اول وقت میخواند.
نبی گرامی اسلام(ص) فرمود:"فضیلت اول وقت نماز بر آخر وقت مانند فضیلت آخرت بر دنیا است"
2ـ شناخت پیامدهای ترک نماز.
یکی از عوامل و راهکارهای مهم درباره نماز خواندن شناخت پیامدهای منفی ترک نماز است. در قرآن بر ترک نماز وعدة عذاب داده شده است: " بهشتیان از دوزخیان میپرسند: چه چیز شما را به دوزخ کشانید، جهنمیان در پاسخ گویند: ما از نمازگزاران نبودیم ".
رسول خدا (ص) میفرماید: "کسی که نماز خود را سبک گیرد و در به جا آوردنش سستی نماید، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا میکند؛ شش بلا در دنیا و سه تا در موقع مردنش و سه در قبر و سه در قیامت و هنگامی که از قبر بیرون میآید.
اما شش بلای دنیوی:
1ـ خداوند برکت را از عمرش کم میکند.
2ـ برکت را از روزیش بر میدارد.
3ـ از صورتش نشانة نیکوکاران را بر میدارد.
4ـ هر کار خیری کند، پذیرفته نمیشود و برای آن اجری ندارد.
5ـ دعایش مستجاب نمیشود.
6ـ از دعای نیکوکاران بهره ای ندارد".
3ـ رفع موانع.
ترک نماز مبتنی بر عواملی است که باید از آن ها پرهیز شود. انسان بالفطره گرایش به عبارت دارد. معصیت، دنیاگرایی، ندادن زکات، تکبر، حرام خوردن، آشامیدن شراب، حسد و ... از عوامل و موانع تأثیر گذار ترک نماز به حساب آمده است.
4ـ شناخت آثار نماز.
یکی از راه های تداوم نماز، شناخت آثار معنوی، سیاسی و اجتماعی نماز است. اگر انسان با فلسفه و علل تشریع نماز اشنایی داشته باشد، نماز را ترک نمیکند.
5ـ توبه
بی تردی ترک نماز گناهی است که نیاز به گناه زدایی دارد. یکی از عوامل مهم تأثیرگذار گناه زدایی، توبه است. توبه که نوعی بازگشت و دگرگونی است، سبب میشود که قلب انسان صفا گرفته و بار دیگر معنویت در آن تجلی نموده و از گناه جلوگیری شود.
6ـ یاری از خداوند:
انجام عبادت، به ویژه نماز خواندن توفیق عبادت را میطلبد. عبادت و ارتباط با خدا بر قرار نمودن میطلبد که از خدا خواسته شود توفیق عبادت دهد. شاید بر همین اساس معصومان (ع) و بزرگان دین از خدا میخواستند که به آنان توفیق عبادت دهد. در دعای حضرت مهدی (عج) آمده است : "اللّهم ارزقنا توفیق الطاعه ..." که یکی از مصادیق بارز طاعت، عبادت است.
از دیگر موجبات سستی در نماز و عدم اهتمام به آن، عادت به عبادت است ; به این معنا که انسان، اصل نماز و افعال و اذکار آن را از روی عادت به جا آورد، به طوری که به حقیقت و روح نماز توجه نداشته باشد. عمل بر اثر عادت، عبادت را از حالت آگاهانه خارج مینماید . تبدیل به یک عمل غیر آگاهانه میکند، به طوری که روح اعمال فراموش شده و تنها ظاهر اعمال هدف قرار میگیرد.
مذموم بودن عادت به این معنا نیست که استمرار، مداومت و کثرت اعمال اشتباه است، بلکه ملاک ارزش، مقدار توجه و آگاهی در عمل است . مردان الهی در عین کثرت عبادت و دعا، به مقدار توجه و آگاهی خود در اعمال میافزایند و از عبادت لذت بیش تری میبرند.
شناخت خداوند و صفات زیبای او و ایجاد رابطه رفاقت و دوستی با پروردگار مهربان مان سبب می شود که به گفت و گو با او (نماز )نیز علاقه مند باشیم .
__________________
پیامبر فرمود: " از ما نیست کسی که نماز را خوار شمارد ".
نماز عامل مهمی در تزکیة روح و درون انسان است . اهمیت ندادن به نماز به لحاظ عدم آشنایی به حقیقت آن و احساس نیاز نکردن نسبت به آن، از عوامل ترک نماز و سستی در آن به شمار میآید. انسان بر اساس فطرت خود، همواره به سوی چیزی که برایش اهمیت دارد، توجه و اهتمام میکند. اگر برای انسان، امری مهم و ضروری جلوه کند، آن را به هر صورت ممکن انجام خواهد داد. آشنا شدن به حقیقت نماز و این که نماز جزء نیاز ما است، جزء زندگی حیات ما است . فایده و آثار نماز در دنیا و آخرت تجلّی میکند. باعث میشود انسان با شوق بیش تری به اقامه نماز بپردازد . از سستی در نماز و یا ترک آن خودداری نماید.
کسی که نماز را سربار خود و صرفاً یک تکلیف طاقت فرسا بداند، به حقیقت آن پی نبرده و اهمتی به آن نمیدهد.
نمی دونم برای شما هم اتفاق افتاده یا نه که خونمون نشستیم صدای اذان را هم می شنویم ولی حال نماز خواندن نداریم . یا اصلا بخاطر تنبلی بعضی ها نماز نمی خونند حالا چه اول وقت چه آخر وقت . حالا به نظر شما چی کار باید بکنیم تا برای انجام عبادات بویژه نماز تنبل نباشیم ؟
جواب خانم محمدی به این سئوال این است که این تنبلی از طرف شیطان هست و ما باید همیشه از شر شیطان به خدا پناه ببریم .
خانم اکبری علت را گناه زیاد می داند .
آقای حسین نوری می گوید بدون شک علت اصلی خودمون هستیم . ما نماز و حتی دینمان را آنگونه که شایسته بوده درک نکردیم و چون فقط برای رفع تکلیف نماز می خوانیم پس خیلی وقتها هم تنبلی می کنیم .
حجت الاسلام فتاحی در اینخصوص می گوید :
نماز مهمترین فریضه از فرایض الهی است. اقامه آن مایه سعادت و ترک آن باعث شقاوت میباشد.اگر انسان به درستی فکر کند که خداوند چرا دستور داده که بندگانش نماز بخوانند ،هیچگاه نماز را ترک نمیکند . چنانچه به هر علتی نمازش ترک شود، فوراً جبران نموده و قضا میکند.
قرآن میفرماید: "یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنیالحمید؛ ای مردم ! همگی نیازمند خدایید، تنها خداوند است که بی نیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایشاست"وقتی خدای متعال از عبادت ما سودی نمیبرد و از طرفی نماز و سایر عبادتها را واجب نموده ،معلوم میشود این دستورات برای خوش بختی و سعادت خود ما است.
هنگامی که از عمق جان درک کردیم که نماز در تأمین خوش بختی و سعادت ما نقش اساسی و تعیین کننده دارد ،با عشق و علاقه نماز میخوانیم ،چرا که نماز محور قبولی سایر اعمال است و در قیامت اولین سوال از نماز میباشد. امام باقر(ع) فرمود: "اولین محاسبه بنده در مورد نماز انجام میگیرد. اگر نماز مورد قبول واقعشد، بقیه اعمال هم مقبول میافتد"
نماز از واجباتی است که خداوند در هیچ حالتی حتی در هنگام بیماری،راضی به ترک آن نیست. تارک نماز بیش ترین ظلم را نسبت به خود روا میدارد . خود را از شفاعت پیامبر(ص)محروم میکند. حضرت فرمود: "هر که نماز را عمداً ترک کند، از پناه خدا و پناه پیغمبرش بیزاری جستهاست". پس انسانی که معتقد به خدا و قیامت است و میداند هر چه از خوب و بد انجام بدهد، نتیجهاش بهخودش باز میگردد ،عاشقانه به سوی نماز میشتابد و آن را در اول وقت میخواند.
نبی گرامی اسلام(ص) فرمود:"فضیلت اول وقت نماز بر آخر وقت مانند فضیلت آخرت بر دنیا است"
2ـ شناخت پیامدهای ترک نماز.
یکی از عوامل و راهکارهای مهم درباره نماز خواندن شناخت پیامدهای منفی ترک نماز است. در قرآن بر ترک نماز وعدة عذاب داده شده است: " بهشتیان از دوزخیان میپرسند: چه چیز شما را به دوزخ کشانید، جهنمیان در پاسخ گویند: ما از نمازگزاران نبودیم ".
رسول خدا (ص) میفرماید: "کسی که نماز خود را سبک گیرد و در به جا آوردنش سستی نماید، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا میکند؛ شش بلا در دنیا و سه تا در موقع مردنش و سه در قبر و سه در قیامت و هنگامی که از قبر بیرون میآید.
اما شش بلای دنیوی:
1ـ خداوند برکت را از عمرش کم میکند.
2ـ برکت را از روزیش بر میدارد.
3ـ از صورتش نشانة نیکوکاران را بر میدارد.
4ـ هر کار خیری کند، پذیرفته نمیشود و برای آن اجری ندارد.
5ـ دعایش مستجاب نمیشود.
6ـ از دعای نیکوکاران بهره ای ندارد".
3ـ رفع موانع.
ترک نماز مبتنی بر عواملی است که باید از آن ها پرهیز شود. انسان بالفطره گرایش به عبارت دارد. معصیت، دنیاگرایی، ندادن زکات، تکبر، حرام خوردن، آشامیدن شراب، حسد و ... از عوامل و موانع تأثیر گذار ترک نماز به حساب آمده است.
4ـ شناخت آثار نماز.
یکی از راه های تداوم نماز، شناخت آثار معنوی، سیاسی و اجتماعی نماز است. اگر انسان با فلسفه و علل تشریع نماز اشنایی داشته باشد، نماز را ترک نمیکند.
5ـ توبه
بی تردی ترک نماز گناهی است که نیاز به گناه زدایی دارد. یکی از عوامل مهم تأثیرگذار گناه زدایی، توبه است. توبه که نوعی بازگشت و دگرگونی است، سبب میشود که قلب انسان صفا گرفته و بار دیگر معنویت در آن تجلی نموده و از گناه جلوگیری شود.
6ـ یاری از خداوند:
انجام عبادت، به ویژه نماز خواندن توفیق عبادت را میطلبد. عبادت و ارتباط با خدا بر قرار نمودن میطلبد که از خدا خواسته شود توفیق عبادت دهد. شاید بر همین اساس معصومان (ع) و بزرگان دین از خدا میخواستند که به آنان توفیق عبادت دهد. در دعای حضرت مهدی (عج) آمده است : "اللّهم ارزقنا توفیق الطاعه ..." که یکی از مصادیق بارز طاعت، عبادت است.
از دیگر موجبات سستی در نماز و عدم اهتمام به آن، عادت به عبادت است ; به این معنا که انسان، اصل نماز و افعال و اذکار آن را از روی عادت به جا آورد، به طوری که به حقیقت و روح نماز توجه نداشته باشد. عمل بر اثر عادت، عبادت را از حالت آگاهانه خارج مینماید . تبدیل به یک عمل غیر آگاهانه میکند، به طوری که روح اعمال فراموش شده و تنها ظاهر اعمال هدف قرار میگیرد.
مذموم بودن عادت به این معنا نیست که استمرار، مداومت و کثرت اعمال اشتباه است، بلکه ملاک ارزش، مقدار توجه و آگاهی در عمل است . مردان الهی در عین کثرت عبادت و دعا، به مقدار توجه و آگاهی خود در اعمال میافزایند و از عبادت لذت بیش تری میبرند.
شناخت خداوند و صفات زیبای او و ایجاد رابطه رفاقت و دوستی با پروردگار مهربان مان سبب می شود که به گفت و گو با او (نماز )نیز علاقه مند باشیم .
__________________