لامپ تصویر و صفحات نمایشگر لامپی منبع شبکه ملی مدارس رشد
یکی از روشهای تصویرسازی در لامپهای تکثیر کننده فوتونی ، استفاده از لامپ تصویر است. لامپ تصویر وسیلهای است که برای تصویرسازی مورد استفاده قرار میگیرد. سطح اول در یک لامپ تصویر درست مانند سطح اول در یک لامپ تکثیر کننده فوتونی است. تفاوتی که هست این است که توزیع فضایی نقشنور که از سیستم اپتیکی تحویل میشود، برای کاربرد بعدی حفظ میشود. |
|
انواع لامپ تصویر
دو نوع لامپ تصویر وجود دارد که یکی در تولید علائم الکترونیکی نظیر
دوربینهای تلویزیونی مورد استفاده قرار میگیرد که لامپ ذخیره نام دارد و دیگری لامپ مبدلیا تقویت کننده است که تولید تصویری از صحنه میکند که با چشم غیر مسطح دیده نمیشود.
لامپ ذخیره
یک لامپ ذخیره از دو قسمت تشکیل شده است: قسمت خواندن و قسمت نوشتن، که قسمت نوشتن از یک سطح فوتوالکتریک و یک سطح ذخیره تشکیل شده است. با اعمال میدان الکتریکی یا مغناطیسی بین این دو سطح فوتوالکترونهای گسیلیده از کاتد به سوی نقطه متناظرشان در سطح ذخیره هدایت میشوند. در سطح ذخیره اینالکترونها تولید یک توزیع بار نایکنواختی که به مانند یک تصویر آینهای توزیع نور در کاتد فوتوالکتریک است، میکنند.
این نقش بار بوسیله یک باریکه الکترون در روی سطح ذخیره به صورت مجموعهای از خطوط نزدیک به هم و متوازی خوانده میشود. از آنجا که مقدار بار مورد لزوم برای تولید یک توزیع یکنواخت بستگی به تابندگی دارد که نایکنواختی را تولید کرده است، تغییرات بار علائمی را بوجود میآورد که میتوان بعد از تقویت برای تولید یک تصویر تلویزیونی بازنمون کرد.
مبدل تصویر یا تقویت کننده
تقویت کنندهها و مبدلهای تصویر تولید تصویر مرئی میکنند. یک تقویت کننده تصویر از یک صفحه تاریک ، تصویری تولید میکند که به آسانی قابل مشاهده است. مقابل انتهای این لامپها نظیر لامپهای ذخیره یک فتوکاتد گسیلنده و یک عدسی الکتروستاتیکبرای کانونی کردن توزیع الکترون روی صفحه مخصوص قرار دارد. در مبدلهای تصویر یک صفحه فسفری تصویر را دریافت میکند. با یک ولتاژ شتاب مناسب ، فوتوالکترون میتواند فسفر روی صفحه را تحریک کند و روشنایی تصویر را زیاد کند. در آن صورت تحریک فسفرهای مرئی ، تصویر روی فوتوکاتد را به تصویر مرئی تبدیل میکند.
تقویت تصویر
برای تقویت تصویر فوتوکاتد دوم در جلوی پرده فسفری اول قرار میگیرد و یک روش دیگر استفاده از صفحه میکروکانال درون لامپ تصویر است. این وسیله از تکثیرکنهای کانالی کوتاه و طولی زیاد که کناد هم لوله شده و تولید یک صفحه گرد را دادهاند، تشکیل شده است. فوتوالکترونها شتاب گرفته و وارد یک کانال میشوند و پیش از اینکه به پرده فسفری متصل و به روی صفحه میکروکانال برخورد کنند، تکثیر میشوند.
محدودیت لامپ ذخیره
اگر قسمتی از تصویر خیلی روشن باشد، منطقه اطراف را تحت تاثیر قرار میدهد. اگر جسم تغییر نکند، تصویر به صورت یک تصویر بعدی نمایان میشود. این مورد از چارچوبی به چارچوب دیگر اتفاق میافتد. در موارد مشخص این تاثیر ناکامل قدرت تفکیک سیستم را به اندازه نقش تصویر تحت تاثیر قرار میدهد.
تاریخچه لامپ تصویر ..منبع ویستا
۱۹۱۱ م. اختراع لامپهاى کاتُدى - لامپ تصوير تلويزيون |
|
لامپ پرتو کاتُدى که يکى از اعضاء خانواده لامپهاى گرمايونى است. نقش مهمى در تاريخچه رشد و توسعه دانش الکترونيک بازى کرده است. بنابراين قسمتى از آن را که به اختراع لامپ تصوير تلويزيون ارتباط دارد به اختصار شرح مىدهيم: |
|
ميچل فارادى دانشمند انگليسى در سال ۱۸۳۸ درخشندگى فسفرسانس را که همراه تخليه جريان الکتريکى در خلاء نسبى پيدا مىشد مشاهده کرده بود. در حدود سال ۱۸۶۰ پژوهشهاى مفصلى در اين زمينه بهويژه توسط گايسلر (Geissler) و هيتورف (Hittorf) در آلمان انجام شد. هيتورف نشان دادن که در يک ظرف شيشهاى تخليه شده، الکتريسيته به خط مستقيم جريان مىيابد و هر جا که به ديوارههاى شيشهاى محفظه برخورد کند فسفرسانس پديد مىآيد. هرگاه مانع جامدى در مسير خطهائى که از الکترود منفى يا کاتُد خارج مىشوند قرار داده مىشد سايهاى بر ديوار درخشنده مىافتاد. نتيجه اينکه اين پرتوها يک مسير يک طرفه تشکيل مىدادند. از کاتُد به آنُد در جهت مخالف، از اينرو آنها را (پرتوهاى کاتُدي) ناميدند. در انگلستان وارلى و کروکس دريافتند که هنگامى که لوله تخليه الکتريکى را بين دو قطب آهنرباى قوى قرار دهند، پرتوهاى کاتُدى از مسير اصلى خود منحرف مىشوند. دانشمندان در کشورهاى مختلف علاقه زيادى به ساخت لامپهاى کاتُدى پيدا کرده بودند. |
|
|
|
|
روشهاى توليد خلاء به درجه چشمگيرى از تکامل رسيده بود و توليد ميدانهاى مغناطيسى بسيار قوى با گذراندن جريانهاى قوى از درون سيمپيچها امکانپذير شد. در سال ۱۸۹۵ ژان پرين (J. Perrin) نشان داد هنگامى که پرتوهاى کاتُدى بر يک جسم رسانا تابانده شوند آن جسم بار منفى به خود مىگيرد. سرانجام (تامسون) در سال ۱۸۹۷ براى نخستين بار پرتوهاى کاتُدى را بهطور همزمان در معرض اثر منحرفکننده ميدانهاى مغناطيسى و الکتريکى قرار داد. تامس متقاعد شد که پرتوها نمىتوانند اتمهاى حامل بار الکتريکى باشند، بلکه بايد از ذرههاى باردار بسيار کوچکترى تشکيل شده باشند. در سال ۱۸۹۷ مقاله مربوط به اين تئورى را در مجله (فلسفي) منتشر کرد. وى نتايج تحقيقات خود را به (انجمن فيزيکى کاونديش) گزارش داد و چنين بيان کرد: پرتوهاى کاتُدى ذرههاى الکتريسيته منفى هستند. در اينجا بود که او براى نخستين بار واژه (الکترون) را براى توصيف اين ذرهها بهکار برد. اين جستجوى طولانى براى پيدا کردن (ذرات نهائى جهان) ۲۵۰۰ سال بعد از آن که توسط طالس مطرح شد، نخستين جواب را بهدست داد. همان سال تامسون کشف الکترون را اعلام کرد. کارل فرديناند براون (K.F.Braun) از دانشگاه استراسبورگ نخستين نوساننماى کاتُدى را ساخت. براون مىدانست که جريانهاى الکترونها بين کاتُد و آنُد در لامپ مىتواند توسط ميدان مغناطيسى منحرف شود و از اينرو دو دسته مغناطيس الکتريکى گرداگرد گردن لامپ نهاد که از ميان آن جريان الکترونها بهسوى آنُد پخش مىشد. يک دسته از اين مغناطيسها الکتريکى تابه الکترون را از يک طرف به طرف ديگر و دسته ديگر مغناطيسها الکترونيکى تا به الکترون را به بالا و پائين منحرف مىکرد. |
|
مادهاى که از ترکيب شيميائى فسفرها ساخته شد اين خاصيت را دارا بود که در اثر برخورد الکترونها به آن، داراى درخشش مىشد. (براون) يکى از اين مواد را براى اندودن پرده فلورسانت بهکار برد؛ و اين پرده را در درون لولهاى قرار داده بود تا، تابه الکترونى را پس از انحراف دريافت دارد. به اين تريتب مسير تابه الکترونى مىتوانست بر پرده بهصورت خطى درخشان مشاهده گردد. اختراع براون با ايجاد تغييرات وسيعى در لامپ پرتوکاتُدى انجاميد و آن را از يک وسيله آزمايشگاهى براى مطالعه الکترونها به يکى از انقلابىترين وسايل اين قرن تبديل کرد و لامپ پرتوکاتُدى اساس پيدايش لامپ تصوير تلويزيون شد. |