بنده 7 سال قبل ازدواج کردم و یه سوپرمارکت باز کردم (همزمان با ازدواج) . بعد 1 سال اعصابم خراب شد مغازه رو بستم و سه روز بعد با توجه به اینکه به کامپیوتر و استریو علاقه بسیاری داشتم یه استریو باز کردم اونم با کامپیوتر امانت یکی از دوستام . بعد 20 روز دیدم فایده نمیده . یکی از دوستام برام پیشنهاد داد که رو شیشه مغازهات بنویس تعمیرات موبایل . گفتم به همین سادگی .گفت بابا کی به کیه . منم نوشتم روز اول یه گوشی برام آوردن سونی اریکسون z530 بود که هزینه شو 10 تومن گفتم داد به تعمیر بازش کردم و رفتم یه مسواک آوردم با مسواک خالی اونقدر مسواک زدم تا ایرادش که کلیداش کار نمیکرد درست شد . بعدش علاقه بیشتری نسبت به تعمیرات پیدا کردم تا اینکه هر روز برام گوشی می آوردن هر کدوم که کارش مسواکی بود حل میشد . اونایی که حل نمیشد تحویل مشتری میدادم . یه روزی بنده از بازار موبایل فروشان رد میشدم دیدم نوشته آموزش تعمیر موبایل . رفتم ثبت نام کردم آموزش دیدم شدم تعمیر کار نیمه ماهر که حدود 3 ماه از باز کردن مغازه میگذشت . بعد پایان یافتن آموزش با تحقیقات زیاد و رفتن به تبریز جهت آموزش تکمیلی شدم تعمیر کار ماهر موبایل . و تمام ...... تعریف نباشه تو شهر خودمون همه به اسم منو میشناسن . چون میدونن که من تعمیرکار موبایل و ماهواره هستم و فروشنده ماهواره هم بودم و یه بار هم خفت گیری شدم با 30 رسیور و 20 دیش و 25 تا موتور اوفست و مقداری متعلقات . اما جالبتر اینجاست که تعمیرات ماهواره رو هم با انگولک چند تا از دستگاه هایی که معیوب بودن یاد گرفتم . اما باور کنید برای پیدا کردن ایراد یه دستگاه تنهایی تا 8 ساعت هم روش کار کردم تا حلش کنم . شرمنده از همه دوستان که طول دادم