.تعمیـــرکاران کیان ست (kiansat.tv)تابع قوانین -جمهموری-اسلامی ایران میباشد و ارسال هر گونه مطلب سیاسی،مذهبی،غیراخلاقی و خرید و فروش متعلقات ماه-واره و دیگر موارد مجرمانه ممنوع میباشد وبا کاربران خاطی به شدت برخورد میگردد انجمن فقط تعمیرات لوازم الکترونیک میباشد...













سلام مهمان گرامی؛
به کیان ست خوش آمدید برای مشاهده انجمن با امکانات کامل می بايست از طريق این لینک عضو شوید.

https://teranzit.pw/uploads/14469017281.png
پیام خصوصی به مدیریت کل سایت ........... صفحه توضیحات و شرایط گروه ویژه ........... ...........
ارتباط تلگرامی با مدیریت سایت ................. ایدی تلگرام suportripair@ .................
صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 49

موضوع: زنگ تفریح : خاطرات خود را در تعمیرات در این تایپیک عنوان نمایید

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1


    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    محل سکونت
    تهران
    علایق
    الکترونیک
    شغل و حرفه
    تعمیرات الکترونیک
    سن
    66
    نوشته ها
    245
    تشکر ها
    472
    1,901 سپاس از239 پست

    پیش فرض پاسخ : زنگ تفریح : خاطرات خود را در تعمیرات در این تایپیک عنوان نمایید

    با سلام خدمت تمام کیانستیها..... این خاطره مربوط به 25 سال پیش است . نمی دانم کار مشتری را طمعه یا اشتباه یا تعثب بذارم هنوز برام جالبه.... یک روزی درب تعمیرکاه باز شد مردی امد قبض رسید تعمیری رادیو ظبط سانیو را روی میز گذاشت هر چه گشتیم نبود . تاریخ قبض را دیدم مال 2 سال قبل بود اعتراض کردیم که تا حالا کجا بودی گفت زندان بودم حالا دستگاه میخواهم ... گفیتیم یک هفته وقت بده تا بگردیم دستگاه را پیدا کنیم... هرچه گشتیم نبود که نبود دیگه ناامید شدیم گفتیم چکار کنیم این بابا تازه از زندان ازاد شده شاید پولی نداره... یک ضبط دستی دوبانده ایوا داشتم خیلی تمیز بود تقریبن در حد اکبند بود .. گفتیم امد این را بهش میدم ... طرف امد ..گفتیم اقا هرچه گشتیم دستگاه شما پیدا نشد حالا جاش این دستگاه را ببر... طرف گفت این چیه دستگاه خودم بهتر بود ..هر کاری کردیم قبول نکرد گفت حالا که گم کردید دستگاه نو باید بدید ..گفتیم باشه اگر دستگاه پیدا نشد نو میدهیم..اقا دیگه داشت شر میشد باز هرجه گشتیم نبود که نبود ...دیگه دنبال دستگاه نو بودیم تا اینکه یک تلویزیون شابلورنس امد برای تعمیر یک خازن میجواستم رفتم انبار تلویزیون اوراقی را کشیم جلو یک ضبط افتاد پایین دیدم همان ضبط سانیو اقا بود نمیدانید چه قدر خوشحال شدم .. وقتی قبض را باز کردم دیدم توضیح قبض که داده بودم این بود...... به دلیل دستکاری شدید قابل ثعمبر نیست.... دستگاه خیلی کثیف بود فقط نصف روز روش کار کردم تمیزش کنم قاب را مسواک ریکا و اسپری کف برق انداختم .. وقتی امد دستگاه اوردم گفتیم همینه .. گفت بله پس ببر بنداز دور قابل تعمیر نیست ... حالا اون بود که التماس میکرد همان دستگاه قبلی را بگیرد ... اما چه فایده هنوز برام جالبه اسم این کار را چی بذارم با تقدیم و احترام به اساتید علی

  2. 10کاربر از ali-por-56 بخاطر ارسال این پست مفید سپاسگزاری کرده اند:

    aliashraf2 (29th October 2013),ASHKAN-NO (29th October 2013),bijanmoradi (29th October 2013),dvb 7 (4th March 2014),gholam tv (30th October 2013),M.Salehi  (29th October 2013),NPS2014 (30th October 2013),sam9500 (13th April 2015),TuneUp_Vahab (30th October 2013),شهریار (29th October 2013)

  3. #2


    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    محل سکونت
    ایران
    علایق
    عاشق طبیعت وماهیگیری
    شغل و حرفه
    تعمیرات
    نوشته ها
    14,784
    تشکر ها
    57,305
    98,472 سپاس از14,574 پست

    پیش فرض پاسخ : زنگ تفریح : خاطرات خود را در تعمیرات در این تایپیک عنوان نمایید

    Click here to enlarge نوشته اصلی توسط ali-por-56 Click here to enlarge
    با سلام خدمت تمام کیانستیها..... این خاطره مربوط به 25 سال پیش است . نمی دانم کار مشتری را طمعه یا اشتباه یا تعثب بذارم هنوز برام جالبه.... یک روزی درب تعمیرکاه باز شد مردی امد قبض رسید تعمیری رادیو ظبط سانیو را روی میز گذاشت هر چه گشتیم نبود . تاریخ قبض را دیدم مال 2 سال قبل بود اعتراض کردیم که تا حالا کجا بودی گفت زندان بودم حالا دستگاه میخواهم ... گفیتیم یک هفته وقت بده تا بگردیم دستگاه را پیدا کنیم... هرچه گشتیم نبود که نبود دیگه ناامید شدیم گفتیم چکار کنیم این بابا تازه از زندان ازاد شده شاید پولی نداره... یک ضبط دستی دوبانده ایوا داشتم خیلی تمیز بود تقریبن در حد اکبند بود .. گفتیم امد این را بهش میدم ... طرف امد ..گفتیم اقا هرچه گشتیم دستگاه شما پیدا نشد حالا جاش این دستگاه را ببر... طرف گفت این چیه دستگاه خودم بهتر بود ..هر کاری کردیم قبول نکرد گفت حالا که گم کردید دستگاه نو باید بدید ..گفتیم باشه اگر دستگاه پیدا نشد نو میدهیم..اقا دیگه داشت شر میشد باز هرجه گشتیم نبود که نبود ...دیگه دنبال دستگاه نو بودیم تا اینکه یک تلویزیون شابلورنس امد برای تعمیر یک خازن میجواستم رفتم انبار تلویزیون اوراقی را کشیم جلو یک ضبط افتاد پایین دیدم همان ضبط سانیو اقا بود نمیدانید چه قدر خوشحال شدم .. وقتی قبض را باز کردم دیدم توضیح قبض که داده بودم این بود...... به دلیل دستکاری شدید قابل ثعمبر نیست.... دستگاه خیلی کثیف بود فقط نصف روز روش کار کردم تمیزش کنم قاب را مسواک ریکا و اسپری کف برق انداختم .. وقتی امد دستگاه اوردم گفتیم همینه .. گفت بله پس ببر بنداز دور قابل تعمیر نیست ... حالا اون بود که التماس میکرد همان دستگاه قبلی را بگیرد ... اما چه فایده هنوز برام جالبه اسم این کار را چی بذارم با تقدیم و احترام به اساتید علی
    دوست عزیز سلام
    تجربه خیلی جالب و شیرینی بود
    ما هم از این مشتری هایی که زندان بودند گاه و بیگاه داریم
    البته من دیگر مثل سابق عمل نمی کنم و اصلا هیچگونه رسیدی به مشتری نمی دهم
    درو سر ش کمتر است
    بهتر از این است که بعد دو سال یکی قبض بیاورد و دستگاه آکبند بخواهد
    جهت اطلاع دوستان نیز عرض کنم طبق بخشنامه اتحادیه
    مدت اعتبار دستگاه تعمیری سه ماه می باشد
    اگر مشتری پس از سه ماه مراجعه نکند یعنی اینکه قید مالکیت دستگاه را زده
    تعمیرکار نیز مجاز به اسقاط یا فروش دستگاه می باشد

    در کـارگـه کـوزه گـری بــودم دوش
    دیـدم دو هزار کـوزه گـويا و خـموش
    هــر يک به زبان حــال با مـن گفتند
    کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش

  4. 10کاربر از شهریار بخاطر ارسال این پست مفید سپاسگزاری کرده اند:

    ali-por-56 (30th October 2013),aliashraf2 (30th October 2013),ASHKAN-NO (30th October 2013),bijanmoradi (29th October 2013),dvb 7 (4th March 2014),gholam tv (30th October 2013),M.Salehi  (29th October 2013),NPS2014 (30th October 2013),TuneUp_Vahab (30th October 2013),پروانه (29th October 2013)

  5. #3


    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    سن
    46
    نوشته ها
    4,906
    تشکر ها
    22,111
    46,310 سپاس از4,874 پست

    پیش فرض

    Click here to enlarge نوشته اصلی توسط ARIYA Click here to enlarge
    درود
    دوست قبلی راجع به بچگی گفت منم یاد یک خاطره قدیمی افتادم . کلاس دوم دبستان که بودم رفتم توی یک تعمیرگاه دیدم یک نفر یک تلوزیون پارس 14 اینچ
    سیاه و سفید آورد که صدا نداشت تعمیرکار نوک انگشتش را نم میکرد و روی پایه قطعات میگذاشت و هی به تصویر نگاه میکرد وگوشش رو نزدیک
    بلندگو میگرفت . منم کنجکاو شدم ببینم با این کار چه اتفاقی میافته بعد از کمی که گذشت چندتا پایه رو لحیم کرد و صدای دستگاه درست شد . منم با خودم
    گفتم حتما تعمیرکاری راحت هست تا اینکه یک روز تلوزیون خودمون که پارس 20 اینچ بود صداش قطع شد منم بازش کردم و انگشتم رو
    نم کردم و گذاشتم روی پایه ها چندتا پایه رو که امتحان کردم یکدفعه دستم رو گذاشتم قسمت تغذیه که تواین مدل ترانس نداشت و 220 مستقیم
    میومد تو مدار . خلاصه مثل مهتابی که میخواد روشن بشه چند بار چشمک زدم و خاموش روشن شدم و بعد پرت شدم وسط اتاق و تا چند دقیقه نمیفهمیدم کجام . Click here to enlarge

    آریا جان سلام
    اگر در اون دوران کنجکاو نبودید و برق شما رو نمی گرفت ، الان شغل دیگری داشتید !
    با توجه به اینکه اونموقع با برق نسبت فامیلی پیدا کردید ، در حال حاضر برق ترانس هایولتاژ نیز کاری با شما ندارد !
    موفق باشید

  6. 22کاربر از pal-electronic بخاطر ارسال این پست مفید سپاسگزاری کرده اند:

    ARIYA (17th November 2011),ASHEGHBAHAR (11th March 2012),barrdia12q  (16th November 2011),elc.rgb (16th November 2011),farzad0744 (26th February 2012),karim1350  (19th February 2015),khadem (29th February 2012),m.aminifar (26th February 2012),M.Salehi  (16th November 2011),mohammadbist (16th November 2011),MOHSEN27 (23rd May 2012),msafavi (3rd March 2012),M_Repair (16th November 2011),omeed_1355 (16th November 2011),sajadnasirpor  (26th February 2012),SONY 3D (16th November 2011),TAHA1 (16th November 2011),tofighsob (27th January 2012),TuneUp_Vahab (25th February 2012),venusz (3rd November 2012),اسلامی (10th December 2011),شهریار (16th November 2011)

  7. #4


    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    سن
    46
    نوشته ها
    4,906
    تشکر ها
    22,111
    46,310 سپاس از4,874 پست

    پیش فرض

    به نام خدا
    سلام
    خاطرات زندگی انسان ها زیاد است ، اما خوب و بد دارد ! ولی تجربه ثابت کرده است که در شغل تعمیرکاری خاطرات شیرین و به یادماندنی بیشتر از خاطرات تلخ آن است !
    حال چند تا از این خاطرات رو به صورت پست های جداگانه ، خدمت شما دوستان عرض میکنم

    چند سال پیش بود که پیرزنی تلویزیونی برای تعمیر آورد که عیب آن خاموشی کامل بود !
    پس از تعویض فیوز و ptc تلویزیون را بستم و منتظر تحویل آن از سوی پیرزن شدم ...
    ایشان آمدند و تلویزیون را روشن دیدند ، داشت با کنترل تمام کانال ها رو تست می کرد که آیا می گیرد یا خیر ! حدود بیست دقیقه ای کانالها رو پایین و بالا می کرد که آخر به زبان آمد و گفت : مادر این تلویزیون هنوز ایراد داره ... گفتم چطور مگه ، این که روشنه و داره کار می کنه ....
    گفت : نه مادر بعضی از کانالهاش تصویرش نصفه است ! (منظور سیاه بودن بالا و پایین تصویر بود که در فیلم های شش و هشت میلی صدا و سیما پخش میشد )
    گفتم این ایراد ندارد ، آرم در جای خودش قرار داره و این مورد به دلیل پخش فیلم های خود صدا و سیما است ! تقریبا نیم ساعتی بود که داشتم توضیح میدادم و حتی تلویزیون های دیگر را نیز نشان دادم و گفتم اینها هم همین طوری هستند .... ولی فایده ای نداشت !!!
    گفت نه مادر ، تا قبل از اینکه من تلویزیون رو بیارم اینجا همه کانال ها تصویرشون کامل بود
    خلاصه سرتون رو درد نیارم ، گفتم باشه حق با شما ، بشین تا درستش کنم ، حدود یکساعتی گذشت و من بدون اینکه تلویزیون رو باز کنم ، تصاویر و فیلم های پخش شده صدا و سیما کامل شد و من هم تست کردم و تحویل دادم .....
    البته بعد از این موضوع چندبار دیگر با این مورد مواجه شدم و هر دفعه نیز یاد آن روز (پیرزن) افتادم و بدون اینکه حرفی به مشتری بزنم ، تلویزیون رو تحویل دادم و گفتم خودش خوب میشه ...
    تا خاطره ای دیگر خدانگهدار

    ویرایش توسط pal-electronic : 16th November 2011 در ساعت 13:48

  8. 27کاربر از pal-electronic بخاطر ارسال این پست مفید سپاسگزاری کرده اند:

    aliashraf2 (29th October 2013),ARIYA (17th November 2011),ASHEGHBAHAR (11th March 2012),elc.rgb (16th November 2011),hasanzsat (16th November 2011),karim1350  (19th February 2015),khadem (29th February 2012),m.aminifar (26th February 2012),M.Salehi  (16th November 2011),m2007_mail (25th February 2012),MARSHAL123 (16th November 2011),moghream (10th December 2011),mohammadbist (16th November 2011),MOHSEN27 (23rd May 2012),M_Repair (16th November 2011),omeed_1355 (16th November 2011),saeed1361 (31st July 2012),sajadnasirpor  (26th February 2012),sam9500 (11th April 2018),SONY 3D (16th November 2011),TAHA1 (16th November 2011),tofighsob (27th January 2012),TuneUp_Vahab (25th February 2012),venusz (3rd November 2012),اسلامی (10th December 2011),داوودی فر (4th January 2012),شهریار (16th November 2011)

  9. #5


    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    Ankara
    شغل و حرفه
    Elec & pc
    نوشته ها
    4,076
    تشکر ها
    13,185
    42,751 سپاس از4,129 پست

    پیش فرض

    Click here to enlarge نوشته اصلی توسط محمد پناهی Click here to enlarge
    به نام خدا
    سلام
    خاطرات زندگی انسان ها زیاد است ، اما خوب و بد دارد ! ولی تجربه ثابت کرده است که در شغل تعمیرکاری خاطرات شیرین و به یادماندنی بیشتر از خاطرات تلخ آن است !
    حال چند تا از این خاطرات رو به صورت پست های جداگانه ، خدمت شما دوستان عرض میکنم

    چند سال پیش بود که پیرزنی تلویزیونی برای تعمیر آورد که عیب آن خاموشی کامل بود !
    پس از تعویض فیوز و ptc تلویزیون را بستم و منتظر تحویل آن از سوی پیرزن شدم ...
    ایشان آمدند و تلویزیون را روشن دیدند ، داشت با کنترل تمام کانال ها رو تست می کرد که آیا می گیرد یا خیر ! حدود بیست دقیقه ای کانالها رو پایین و بالا می کرد که آخر به زبان آمد و گفت : مادر این تلویزیون هنوز ایراد داره ... گفتم چطور مگه ، این که روشنه و داره کار می کنه ....
    گفت : نه مادر بعضی از کانالهاش تصویرش نصفه است ! (منظور سیاه بودن بالا و پایین تصویر بود که در فیلم های شش و هشت میلی صدا و سیما پخش میشد )
    گفتم این ایراد ندارد ، آرم در جای خودش قرار داره و این مورد به دلیل پخش فیلم های خود صدا و سیما است ! تقریبا نیم ساعتی بود که داشتم توضیح میدادم و حتی تلویزیون های دیگر را نیز نشان دادم و گفتم اینها هم همین طوری هستند .... ولی فایده ای نداشت !!!
    گفت نه مادر ، تا قبل از اینکه من تلویزیون رو بیارم اینجا همه کانال ها تصویرشون کامل بود
    خلاصه سرتون رو درد نیارم ، گفتم باشه حق با شما ، بشین تا درستش کنم ، حدود یکساعتی گذشت و من بدون اینکه تلویزیون رو باز کنم ، تصاویر و فیلم های پخش شده صدا و سیما کامل شد و من هم تست کردم و تحویل دادم .....
    البته بعد از این موضوع چندبار دیگر با این مورد مواجه شدم و هر دفعه نیز یاد آن روز (پیرزن) افتادم و بدون اینکه حرفی به مشتری بزنم ، تلویزیون رو تحویل دادم و گفتم خودش خوب میشه ...
    تا خاطره ای دیگر خدانگهدار

    باسلام


    فیلم جومونگی مستندی رو میذاشتی میزدی بهAv تحویل میدادی حالا میبرد میاورد میگفت ننه چرا تو خونه ما جومونگ نشون نمیده؟:100::0034:Click here to enlarge:shad1:
    ویرایش توسط M_Repair : 16th November 2011 در ساعت 15:40

  10. 23کاربر از M_Repair بخاطر ارسال این پست مفید سپاسگزاری کرده اند:

    ARIYA (17th November 2011),diatom (25th February 2012),elc.rgb (16th November 2011),karim1350  (19th February 2015),khadem (29th February 2012),m.aminifar (26th February 2012),M.Salehi  (16th November 2011),m2007_mail (25th February 2012),MARSHAL123 (16th November 2011),moghream (10th December 2011),mohammadbist (16th November 2011),MOHSEN27 (23rd May 2012),pal-electronic (16th November 2011),saeed1361 (31st July 2012),sajadnasirpor  (26th February 2012),SONY 3D (16th November 2011),TAHA1 (16th November 2011),tofighsob (27th January 2012),TuneUp_Vahab (25th February 2012),venusz (3rd November 2012),اسلامی (10th December 2011),داوودی فر (4th January 2012),شهریار (16th November 2011)

  11. #6


    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    سن
    46
    نوشته ها
    4,906
    تشکر ها
    22,111
    46,310 سپاس از4,874 پست

    پیش فرض

    خاطره ای دیگر ....
    سلام
    مغازه ای داشتم که درب آن شیشه ای بود (سکوریتی ) ! ........
    یک روز آنقدر درب را تمیز کرده بودم که فکر میکردی اصلا دری وجود ندارد .... در آن روز یک تلویزیون برای تعمیر آورده بودند ، و ایراد آن این بود که بر اثر ضربه و افتادن از میز تلویزیون لامپ تصویر شکسته بود که لامپ آن را تعویض کردم و مشتری برای تحویل آمد !!!
    هزینه تعمیر را حساب کرد (فکر کنم حدود 50 هزار تومان شده بود ) تلویزیون را بلند کرد و به سوی در روانه شد .....!!!!...... خوردن به در همانا ، شکستن شیشه همانا ، افتادن تلویزیون از دست آن همانا ، شکستن قاب و مجددا لامپ تصویر هم همانا .......

    نکات جالب قضیه : من خدمت مشتری عرض کردم که این تلویزیون ارزش تعویض لامپ ندارد و اگر یکی دیگر تهیه کند بهتر است ، ولی توجهی نکرد !
    اون بیچاره یک پنجاه هزار تومان هزینه تعویض لامپ رو داد ، 110 هزار تومان هم هزینه شیشه مغازه من رو داد ، تلویزیون رو هم با همان شرایط داد به من و رفت .
    نکته جالب دیگر اینکه : این بنده خدا برای ورود به مغازه درب را با دست خودش بازکرد و بست .... ولی هنگام رفتن یادش رفت که دری وجود دارد ...
    من مدار ان را به رسم یادبود تا کنون در مغازه نگه داشتم !

    ویرایش توسط pal-electronic : 16th November 2011 در ساعت 17:57

  12. 23کاربر از pal-electronic بخاطر ارسال این پست مفید سپاسگزاری کرده اند:

    ARIYA (17th November 2011),ASHEGHBAHAR (11th March 2012),elc.rgb (16th November 2011),karim1350  (19th February 2015),khadem (29th February 2012),m.aminifar (26th February 2012),M.Salehi  (16th November 2011),m2007_mail (25th February 2012),moghream (10th December 2011),mohammadbist (16th November 2011),MOHSEN27 (23rd May 2012),M_Repair (16th November 2011),saeed1361 (31st July 2012),sajadnasirpor  (26th February 2012),sam9500 (11th April 2018),SONY 3D (16th November 2011),TAHA1 (16th November 2011),tofighsob (27th January 2012),TuneUp_Vahab (25th February 2012),venusz (3rd November 2012),اسلامی (10th December 2011),داوودی فر (4th January 2012),شهریار (16th November 2011)

  13. #7


    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    Ankara
    شغل و حرفه
    Elec & pc
    نوشته ها
    4,076
    تشکر ها
    13,185
    42,751 سپاس از4,129 پست

    پیش فرض

    باسلام


    یه کامپیوتری نزد من آوردند و گفتن وقتی این کامپیوتر کارمیکنه هی صدای بپ بپ ازداخلش میادگفتم یعنی چی صدای بپ بپ میاد؟گفتم احتمالا ترافیکه بوق میزنن راه روبازکننClick here to enlarge:0034:

    خلاصه من این کیس رو وصل کردم دیدم موقعی که روشنش میکنم بالا میاد و هی بوق اخطار میزنه و با بررسی بوق های که میزد احتمال به حرارت سی پیو پی بردم کیس رو خاموش کردم بست های نگه دارنده فن سی پی رو بازکردم دیدم اصلا تکون نمیخوره انگار نه انگارکه بستی بازکردم خلاصه مجبور شدم مادربرد رو بازکنم نیم رخ به داخل هد سینگ نگاه کردم دیدم مایع سیاهی دیده میشه بعدبایه مکافاتی من اینو بازکردم دیدم یک کیلو چسب دوقولو ریخته اندشاکی شدم گفتم مرد حسابی مگه میخواستی سوراخ تانکی سدی بگیری این چه وضعیه؟درپاسخش جواب داد بابا من اینو بازکردم دیدم اون چسبی که خودشون زده بودن نچسبیده بود شل بود و سفید گفتم حتما خراب شده اینو ریختم محکم بچسبه.Click here to enlargeخلاصه اینو من بازکردم باکاردک قشنگ تمیزکردمو تحویل دادم ورفت کلی هم خندیدم.

  14. 29کاربر از M_Repair بخاطر ارسال این پست مفید سپاسگزاری کرده اند:

    abady (25th February 2012),ARIYA (17th November 2011),bbc90 (8th January 2012),diatom (25th February 2012),elc.rgb (16th November 2011),farzad0744 (26th February 2012),karim1350  (19th February 2015),khadem (29th February 2012),m.aminifar (26th February 2012),M.Salehi  (16th November 2011),m2007_mail (25th February 2012),MARSHAL123 (16th November 2011),mohammadbist (16th November 2011),MOHSEN27 (23rd May 2012),moniri (16th November 2011),pal-electronic (16th November 2011),sajadnasirpor  (26th February 2012),sam9500 (11th April 2018),SAMSUNG ELEC (16th November 2011),Sinapars  (25th February 2012),SONY 3D (16th November 2011),TAHA1 (16th November 2011),tofighsob (27th January 2012),TuneUp_Vahab (25th February 2012),venusz (31st October 2012),اسلامی (10th December 2011),داوودی فر (4th January 2012),سالار1361 (2nd February 2013),شهریار (16th November 2011)

  15. #8


    تاریخ عضویت
    Oct 2011
    سن
    42
    نوشته ها
    49
    تشکر ها
    498
    445 سپاس از50 پست

    پیش فرض

    با درود خدمت همه همکاران : میخواستم قضیه تعمیرکار شدنمو براتون بگم که خالی از لطف هم نیست الان 30 سال دارم تابستونه 13 سال پیش جمعه ظهر بود منو برادرکوچکترم با هم دعوای شدیدی کردیم الان حضور ذهن ندارم که به خاطر چی دعوا کردیم خلاصه بابام عصبانی شدو منو کتک زد بعد هم از خونه انداختم بیرون تو کوچه ها ول میگشتم که یه ان چشمم خورد به یه تعمیرگاه رادیو تلویزیون ناخداگاه رفتم پیش تعمیرکارو بهش گفتم شاگرد نمیخوایی گفت چرا فقط فردا باباتو بیار تا باهاش صحبت کنم عصر دور از چشم بابام اومدم خونه و الکی خودمو زدم به خواب که بهم چیزی نگه یک ساعتی بعد بلند شدم از بابام عذر خواهی کردم بعد جریانو بهش گفتم اونم قبول کرد فرداش با بابام رفتیم پیشش باهاش صحبت کردیم اونم قبول کرد از همون لحظه شروع به کار کردم البته ادامه تحصیل هم دادم خلاصه این بود ماجرای تعمیر کار شدن ما - باز هم ببخشید که پر حرفی کردم

  16. 26کاربر از اسلامی بخاطر ارسال این پست مفید سپاسگزاری کرده اند:

    abady (25th February 2012),ARIYA (11th December 2011),bbc90 (8th January 2012),diatom (25th February 2012),elc.rgb (10th December 2011),farzad0744 (26th February 2012),khadem (29th February 2012),kindman2014 (25th February 2012),m.aminifar (26th February 2012),M.Salehi  (25th February 2012),mohammadbist (10th December 2011),MOHSEN27 (23rd May 2012),moniri (10th December 2011),M_Repair (11th December 2011),pal-electronic (25th February 2012),sajadnasirpor  (26th February 2012),sam9500 (11th April 2018),Sinapars  (25th February 2012),SONY 3D (25th February 2012),taher550 (30th October 2013),tofighsob (27th January 2012),TuneUp_Vahab (25th February 2012),venusz (31st October 2012),داوودی فر (4th January 2012),سالار1361 (2nd February 2013),شهریار (10th December 2011)

  17. #9


    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    كرج
    سن
    44
    نوشته ها
    334
    تشکر ها
    1,272
    3,030 سپاس از334 پست

    پیش فرض

    با سلام خدمت همه دوستان و اساتيد عزيز
    حالا كه همه از بخش تعميرات الكترونيك خاطره تعريف كردن من هم تصميم گرفتم از بخش خودرو خاطره بگم كه الكترونيك‌كارا فكر نكنن فقط خودشون بلدن خاطره بگن!!!
    من كارم نصب گاز هست و البته تعميرات خودرو و دياگ و ...
    خاطره‌اي كه مي‌خواهم تعريف كنم مثل بيشتر دوستان مربوط به شروع كردن اين شغل هست
    اول بگم كه من 30 سالمه و از 20 سالگي كه به طور جدي كار كردن رو شروع كردم حدود 10 تا شغل عوض كردم تا حدود 4 سال پيش كه از كار بيكار شده بودم و چند وقتي بود مسافركشي مي‌كردم و زندگيم خيلي سخت مي‌گذشت
    به پيشنهاد يكي از دوستان پرايدم رو بردم براي نصب گاز مايع كه نصاب گاز گفت برو عصري بيا ماشينو ببر ولي من قبول نكردم و به هر بهونه‌اي بود موندم و نگاه كردم، ديدم نصب گاز اصلاً كار سختي نيست و فرداش كه جمعه بود كل سيستم گاز رو باز كردم و دوباره خودم نصب كردم و روز بعد هم يه مغازه اجاره كردم و شروع كردم به نصب گاز و چند وقت بعد هم باطري سازي و برق و دياگ و ...
    تا الان كه خدا رو شكر انقدر مشتري دارم كه اصلاً وقت سرخاروندن هم ندارم
    الان كه داشتم اين پست رو تايپ مي‌كردم به اين فكر كردم كه با اين وضع بنزين و گاز و گروني اگه هنوز هم مجبور بودم مسافركشي كنم... فكرشم برام سخت و دردناكه
    همگي موفق و مويد باشيد
    ویرایش توسط ARIYA : 11th December 2011 در ساعت 04:59 دلیل: تغییر فونت


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  18. 27کاربر از moniri بخاطر ارسال این پست مفید سپاسگزاری کرده اند:

    abady (25th February 2012),ARIYA (11th December 2011),bbc90 (8th January 2012),diatom (25th February 2012),elc.rgb (10th December 2011),farzad0744 (26th February 2012),hamidservat (24th August 2012),khadem (29th February 2012),m.aminifar (26th February 2012),M.Salehi  (25th February 2012),mohammadbist (10th December 2011),MOHSEN27 (23rd May 2012),M_Repair (11th December 2011),pal-electronic (25th February 2012),reza.g1366 (4th July 2012),sajadnasirpor  (26th February 2012),sam9500 (11th April 2018),Sinapars  (25th February 2012),SONY 3D (25th February 2012),TAHA1 (25th February 2012),taher550 (30th October 2013),tofighsob (27th January 2012),TuneUp_Vahab (25th February 2012),اسلامی (11th December 2011),داوودی فر (4th January 2012),سالار1361 (2nd February 2013),شهریار (10th December 2011)

  19. #10


    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    محل سکونت
    ایران
    علایق
    عاشق طبیعت وماهیگیری
    شغل و حرفه
    تعمیرات
    نوشته ها
    14,784
    تشکر ها
    57,305
    98,472 سپاس از14,574 پست

    پیش فرض

    باسلام و خسته نباشید
    از اتفاقی که همین چند روز پیش اتفاق افتاد می خواهم برای شما صحبت کنم
    خدمت دوستان عرض کنم که حدود 2 هفته پیش یک تلویزیون پلاسما 42 سامسونگ
    جهت تعمیر آوردند که بعد از عیب یابی مشخص شد
    پنل ضربه کوچکی خورده و هوا کشیده است
    چند جایی قیمت گرفتیم دیدیم با توجه به افزایش قیمت دلار قیمت پنل خیلی بالا رفته است
    به صاحب دستگاه پیشنهاد دادم مدتی صبر کند تا دلار ثابت شود بلکه قیمت پایین بیاید
    صاحب دستگاه هم قبول کرد و بنا بر این شد که دستگاه را مجددا ببرد
    و مجددا با هماهنگی دستگاه را بیاورند تا دیروز
    دیروز زنگ زدند و گفتند که در مجاورت منزل ایشان خانه ای در دست احداث بود
    که در این خانه در دست احداث دیواری بنا کرده بودند که به عللی این دیوار خراب می شود
    یکی از آجرها از طریق لوله بخاری وارد منزل ایشان می شود
    و از همان طریق وارد اتاق شده و مستقیما هم می خورد روی سر همین تلویزیون
    ایشان هم از فرصت استفاده و اعلام می کنند که تلویزیون سالم بوده
    خلاصه ساختمان مجاور بیمه بوده و کارشناسان آن آمدند و خسارت را متقبل شدند
    لازم به ذکر است که ساختمان ایشان نیز سه طبقه بوده
    و ایشان در طبقه همکف زندگی می کردند
    حال بنظر شما این سرنوشت است
    یک آجر از ساختمان همسایه و از طبقه سوم بیاید توی سالن طبقه همکف
    آنهم صاف بخورد روی سر تلویزیونی که حدود 700000 تومان هزینه داشته
    شما اسم این را چی می گذارید؟
    ویرایش توسط شهریار : 25th February 2012 در ساعت 18:04
    در کـارگـه کـوزه گـری بــودم دوش
    دیـدم دو هزار کـوزه گـويا و خـموش
    هــر يک به زبان حــال با مـن گفتند
    کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش

  20. 24کاربر از شهریار بخاطر ارسال این پست مفید سپاسگزاری کرده اند:

    abady (25th February 2012),ARIYA (23rd May 2012),barrdia12q  (25th February 2012),diatom (25th February 2012),farzad0744 (26th February 2012),khadem (29th February 2012),m.aminifar (26th February 2012),M.Salehi  (25th February 2012),m2007_mail (25th February 2012),mehdi gol (25th February 2012),MOHSEN27 (23rd May 2012),moniri (25th February 2012),M_Repair (26th February 2012),pal-electronic (25th February 2012),reza.g1366 (4th July 2012),sajadnasirpor  (26th February 2012),sam9500 (13th April 2015),Sinapars  (25th February 2012),SONY 3D (25th February 2012),TAHA1 (25th February 2012),TuneUp_Vahab (25th February 2012),venusz (3rd November 2012),داوودی فر (1st March 2012),سالار1361 (2nd February 2013)

صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  


Copyright ©2000 - 2013, Jelsoft Enterprises Ltd کیــــــــــان ستـــــــــــ ...® اولین و بزرگترین سایت فوق تخصصی الکترونیک در ایران



Cultural Forum | Study at Malaysian University