Click here to enlarge
بزرگترین اشتباه‌های خودروسازی دنیا(5)
لینکولن بلک‌وود؛ خاطره یک ایده نادرست
پرشین خودرو: مدل بلک‌وود کارخانه لینکولن یکی دیگر از مثال‌هایی است که می‌شود درباره مهندسی بد و اشتباه در صنعت خودرو زد. البته مهندسی خودرو تنها نقطه ضعف آن نبود.
به گزارش«پرشین خودرو»، نکته جالب این است که دقیقا یک سال بعد از پرده‌برداری از بلک‌وود، دو مدل کادیلاک اسکالاد EXT و هامر H2 عرضه شدند که هر دویشان خودروهای بزرگ و سنگینی بودند که در زندگی روزمره واقعا بی‌استفاده بودند.
اما خب از بین این سه خودرو، بلک‌وود تنها مدلی بود که شکست خورد. دلیل خیلی خوبی برای این شکست وجود دارد که در ادامه آن را تشریح خواهیم کرد.
بلک‌وود به خاطر شکست مفتضحانه‌ای که داشت، تبدیل به یک تصمیم اشتباه تجاری از سوی سازندگانش شد. البته چنین مسئله‌ای در سال 2001 خیلی واضح نبود. لینکولن قصد داشت که بسیاری از مدل‌های خود را با مهندسی جدید به روز کند تا توانایی رقابت با دیگر مدل‌های فورد را داشته باشد. البته تنها مدل موفق آن‌ها در اروپا که LS نام داشت، از این برنامه خط زده شد. گرچه حتی آن مدل هم نسخه‌ای ارزان‌تری از مدل S-Type جگوار به نظر می‌رسید.
موفقیت مدل ناویگاتور نیز چنین ایده‌ای را بیش از پیش قوی می‌کرد و کارخانه را به ساخت نسخه‌ای به روزتر از ناویگاتور ترغیب می‌کرد. گرچه از همان ابتدا هم معلوم بود که یک وانت لوکس و تجهیزاتی ایده عجیبی است.
برای نسخه جدید، تغییراتی در فنربندی بلک‌وود داده شد تا با محیط جاده‌ای تطابق بیشتری داشته باشد. زیرا نسخه اصلی، یک مدل آف-رود و خارج جاده بود. ارتفاع خودرو را نیز کمی کاهش دادند و پس از آن، بلک‌وود تبدیل شد به وانتی که بهترین دست‌فرمان و دقت رانندگی را داشت. بعضی جزئیات ظاهری از مدل ناویگاتور قرض گرفته شده بودند که البته چنین اتفاقی کاملا قابل پیش‌بینی بود و خیلی هم منطقی به نظر می‌رسید. البته ظاهر کلی خودرو، شکل عجیبی داشت و استفاده از آلومینیوم و چوب سیاه، آن را حتی از قبل هم عجیب‌تر می‌کرد.
خودرو حتی از قابلیت چهار چرخ متحرک نیز برخوردار نبود و در آن زمان، نسبتا قیمت بالایی داشت. قیمت پایه خودرو 52 هزار دلار بود!
شاید یکی از دلایل اصلی شکست خودرو همینجا معلوم باشد. چنین خودروهایی بیشتر از هر چیز دیگری نیازمند ظاهری جذاب و مورد پسند هستند. دلیل موفقیت مدل کادیلاک EXT نیز همین بود. اما ظاهر بلک‌وود اصلا شما را به خرید آن تشویق نمی‌کرد.
تا سال 2002 هیچ کسی از یک صاحب SUV انتظار نداشت که از خودروی خود استفاده ابزاری داشته باشد و تفاوت بلک‌وود و EXT نیز همین بود. EXT یک مدل SUV جذاب و مجهز بود در حالیکه بلک‌وود تنها یک وانت ابزاری بود.
در واقع تکلیف بلک‌وود با خودش هم مشخص نبود. بلک‌وود به اندازه یک وانت ابزاری واقعی، کاربرد نداشت و به اندازه یک SUV موفق هم مجهز و جذاب نبود. بلک‌وود قصد داشت که ترکیبی از هر دو باشد که این تلاش با شکست مواجه شد. این مدل در این سری، کمترین میزان تولید را داشت. لینکولن اعلام کرد که از این مدل سالانه فقط 10 هزار دستگاه تولید خواهد کرد.
البته همین اعلامیه هم با شکست مواجه شد. دلالان زیادی فقط برای اینکه از شر این مدل راحت شوند، ان را با قیمت پایین‌تری از قیمت اعلام شده کارخانه میفروختند و تا قبل از توقف رسمی تولید خودرو، تنها 3356 دستگاه از کارخانه عرضه شد. متاسفانه لینکولن از این اتفاق درس نگرفت و در سال 2006 مدل دیگری به نام Mark LT را روانه بازار کرد که گرچه نسبت به بلک‌وود موفق‌تر بود اما همچنان از فروش پایینی رنج می‌برد و حتی همین فروش پایین هم حاصل تخفیف‌های مختلفی بود که شامل خودرو می‌شد. این خودرو تبدیل به مدلی در آمریکا شد که بیشترین تخفیف‌های ممکن را شامل می‌شد. حتی چند فروشگاه و دلال خودرو پیدا شدند که Mark LT را با 10 هزار دلار زیر قیمت کارخانه می‌فروختند.
درس اصلی بلک‌وود این است که نسخه‌های لوکس و تجملاتی وانت‌های ابزاری، ایده‌های خوبی نیستند و مسلما فروش پایینی خواهند داشت. حاصل چنین درسی نیز دو مدل بلک‌وود و Mark LT هستند که قربانی چنین ایده‌ای شدند.



Click here to enlarge
4

Click here to enlarge
3

Click here to enlarge
2

Click here to enlarge
1

Click here to enlarge
4

Click here to enlarge
3

Click here to enlarge
2

Click here to enlarge
1

Click here to enlarge
4

Click here to enlarge
3

Click here to enlarge
2

Click here to enlarge