یک مبحث آموزشی ساده و راحت برای همه با یک آزمایش تجربی.یک سیمپیچ معمولی مثل کویل ماشین البته ترجیحا بدون پوسته رو بردارید و با یک وایر و یک کلید از قسمت ولتاژ ورودی نه خروجی که معمولا روی سر کویله به باطری 12 ولت آمپر بالا متصل کنید.البته کلید رو در حالت قطع قرار بدین و یک صفحه فلزی مثل فویل در نزدیکی اون قرار بدین.حالا برای یک لحظه جریان رو برقرار کنید و قطع کنید و همون لحظه با یک میلی ولتمتر یا میکروولتمتر اختلاف سطح ولتاز القا شده در فلز نسبت به زمین یا منفی باطری مشاهده کنید.اتفاقی که در یک فلزیاب pi می افتد همینه.البته اون قسمتی که شما نمیبینید تاخیر میرایی emf کویله که فلزیاب با همین قسمتش کار داره.این تغییر در زمان میرایی به این علته که جریانات ایجاد شده در فلز باعث بازگشت میرایی به کویل میشه.در یک فلزیاب pi طبقه اسیلاتور فرکانس مربعی تولید و با استفاده از ماسفت قدرت به کویل ارسال میکند.اما پسزن ایجاد شده به مدار اسیلاتور برگشت نکرده و با استفاده از مدارات نمونه گیر که معمولا از انتگرال گیر برای اینکار استفاده میشه،زمان وجود emf محاسبه میشه.البته بعد از چند مرحله *****و تضعیف و تبدیل.از طرفی یک نمونه از موج تولید شده اسیلاتور به طبقه کمپراتور یا مقایسه کننده میره که با زمان emf مقایسه بشه.خروجی این بخش هم بعد از ***** و تقویت به مدارات اضافی خواهد رفت که امکانات دیگری مثل کنترل حساسیت و گین رو در اختیار کاربر قرار میده.کلیات یک pi اینه اما در پست بعد تمام این مقاله رو با توضیحات اضافه روی گلداسکن 4 موشکافی خواهیم کرد.