با توقف شمارهگذاری تندر و تهدید به تعلیق خودروهای فاقد یورو 4، رقم خورد:
لغو آتش بس پلیس و خودروسازان
گروه خودرو- در حالی که مدتها بود خودروسازان و پلیس اعلام آتش بس کرده بودند، «تندر-90» دو باره آنها را در مقابل هم قرار داد تا فصلی دیگر از داستان های این دو آغاز شود.
پلیس به تازگی اعلام کرده تندر-90 را به دلیل تک ایربگه بودن (داشتن یک کیسه هوا) شماره گذاری نمیکند و این موضوع واکنش خودروسازان را به همراه داشته و همچنین قیمت تندر را نیز افزایشی دوباره داده است.
با این اتفاق، حالا داستان تقابل پلیس با جاده مخصوصیها برای بار چندم کلید خورده و تندر-90 و مشتریانش قربانی این ماجرا هستند. پلیس البته از همین حالا هشداری دیگر به خودروسازان داده و تهدید کرده که از ابتدای سال آینده خودروهای فاقد استاندارد یورو4 را نيز شمارهگذاری نمیکند و این یعنی قربانی بعدی تقابل خودروسازان و پلیس، درصد زیادی از مشتریان خواهند بود. در حال حاضر بیشتر خودروهای داخلی فاقد استاندارد یورو4 هستند و اگر پلیس تهدید خود را عملی کند، مشتریان زیادی بیخودرو خواهند ماند. البته نه تندر و نه خودروهای فاقد استاندارد یورو4، هیچکدام اولین مورد اختلافات پلیس و خودروسازان نیستند و احتمالا آخرین هم نخواهند بود، چون طی سال های گذشته همواره این دو در مقابل هم قرار گرفتهاند و اگرچه بیشتر پلیس غالب بوده و خودروسازان مغلوب، اما بيشتر مشتریان بودهاند که به لحاظ قيمتي ضرر کرده و تاوان اختلافات آنها را دادهاند.
نگاهی به داستان پلیس و خودروسازان در این چند سال گذشته نشان میدهد دعوای آنها همواره بر سر «استاندارد خودروهای داخلی» بوده و پلیس خواستار رعایت این استانداردها شده است، اما خودروسازان موضعی مخالف گرفتهاند. حرف پلیس از اول این بوده و هست که خودروسازان باید به استانداردهای روز دنیا مثل کمربند ایمنی، ترمز ضدقفل (ABS) و کیسه هوا (ایربگ) مجهز باشند، زیرا این استانداردها میتوانند تصادفات را کاهش و تلفات جانی و مالی را کم کنند. در مقابل اما خودروسازان نیز از اول حرفشان اين بوده و هست که «استاندارد خودرو» مرجع قانونی خود را دارد و این مرجع قطعا «پلیس» نیست.
این وسط جدای از اینکه حق با چه کسی است و پلیس راست میگوید یا خودروسازان، چند پرسش پیش میآید، هم از پلیس و هم از خودروسازها.
از پلیس باید پرسید آیا نمیداند صنعت خودرو کشور امسال در چه شرایطی قرار گرفته و چه دشواری هایی دارد؟
غرب به عنوان پرچم داران تحریم علیه ایران، خودروسازی كشور را استراتژیک ترین صنعت پس از نفت میداند و تحریم هایش را نیز علیه آن آغاز کرده، آیا اين مساله را نبايد مورد توجه قرار داد؟
از ابتدای امسال تولید خودروسازان به شدت افت کرد و بازار خودرو آن چنان آشفته شد که قیمتها به دو برابر نیز رسیدند و آنها که بیشترین ضرر را متحمل شدند، مشتریان بودند، آیا پلیس این را نمیداند که حالا جلوی شمارهگذاری همین محدود خودروهای تولیدی را هم میگیرد؟ آیا پلیس نمیداند توقف شمارهگذاری خودرو یعنی رشد قیمت چند صد هزار تومانی و حتی میلیونی آن؟ آن هم در شرایطی که بازار خودرو مدتها است بر مدار گرانی میچرخد و همین طوری هم مشتریان توان خرید ندارند.
آیا پلیس نمیداند که تحریمها علیه ایران شدیدتر از قبل شده و خودروسازان برای تامین قطعات عادی خود نیز دچار مشکل هستند، اما باز هم اصرار میکند خودروهای تولیدی باید حتما دو کیسه هوا داشته باشند؟
پلیس میگوید: نیتی خیر دارد و میخواهد با اجبار خودروسازان به رعایت استانداردها، از حجم تصادفات بکاهد و تلفات جانی و مالی را کاهش دهد که البته نیتی پسندیده و قابل تقدیر است، اما آیا فقط استاندارد خودرو است که باید به جنگ تصادفات جاده ای برود؟ از طرفی، اگرچه مجهز بودن خودروها به استانداردهای روز، لازم و غیر قابل انکار است، اما آیا پلیس مرجع اجرای استانداردهاست؟
واما خودروسازان؛ از آنها هم باید پرسید آیا همیشه باید برای اجرای استانداردها زور پلیس و امثال پلیس بالای سرشان باشد؟
اگر جاده مخصوصیها طی این سالها که تیراژ بالایی داشتند و درآمد خوبی هم کسب میکردند، حواسشان به استانداردهایی مانند ترمز ضدقفل و کیسه هوا و یورو4 بود، آیا باز هم کار به اینجا میکشید که پلیس وارد عمل شود و از حربه توقف شمارهگذاری استفاده کند؟
خودروسازان میگویند: تحریم هستند و پول ندارند و در تولید عادی خود هم ماندهاند، که البته پر بیراه هم نیست، اما آیا مشکلات مالی و تحریمها طی این همه سال فعالیت، همیشه دامنگیر آنها بوده؟
مسائلی مانند تحریم و بی پولی و افت تولید طی یکی دو سال گذشته اوج گرفتهاند و حالا باید از خودروسازان پرسید آن زمان که چنین مشکلاتی در میان نبود چرا خود به سراغ استانداردها نرفتند؟
از کمربند ایمنی تا یورو4
ماجرای های خودروسازان و پلیس اما از کمربند ایمنی پراید آغاز شد، ماجرایی که محمد رویانیان رییس پلیس وقت راهور ناجا بازیگر نقش اول آن بود و سایپا نیز نقش مکمل را بازی میکرد. رویانیان جدای از اینکه معتقد بود پراید خودرویی ایمن نیست، به کمربند آن نیز ایراد گرفت و عنوان کرد این کمربند، ایمنی لازم را برای حفاظت از جان سرنشینان ندارد. به اعتقاد فرمانده وقت راهور ناجا، کمربند پراید در هنگام تصادفات موجب خفگی سرنشینان میشد و به همین دلیل سایپا میبایست آن را عوض میکرد. اگرچه احمد قلعه باني مديرعامل وقت سايپا در پاسخ به اين انتقاد، کمربند پرايد را ايمن و مطابق با تکنولوژي فورد میدانست، اما سایپا بالاخره با فشار پليس و البته پس از كلي كش و قوس مجبور به طراحي کمربندي جديد شد، تا قسمت اول سریال به خوبی و خوشی تمام شود.
حل ماجرای کمربند ایمنی پراید در حالی بود که این بار سوژهای جالبتر و پرحاشیهتر، فصل دوم ماجراهای پلیس و خودروسازان را رقم زد و آن ترمز ضدقفل (ABS) بود. این بار هم رویانیان رییس پلیس وقت راهور ناجا در بطن ماجرا قرار داشت و با این استدلال که اگر خودروهای داخلی به ترمز ضدقفل تجهیز شوند، ایمنی بیشتری دارند و تلفات جانی و مالی ناشی از تصادفات نیز پایین میآید، پا را در یک کفش کرد که همه خودروها باید به این ترمز مجهز باشند. رویانیان هرچند در ابتدا کار را با انتقاد و تذکر پیش برد، اما بی خیالی خودروسازان زمینه تبدیل انتقادها و تذکرها را به اخطار و هشدار فراهم آورد، به نحوی که وی تهدید کرد خودروهای فاقد ترمز ضدقفل شمارهگذاری نخواهند شد.
این تهدید رویانیان در شرایطی بود که خودروسازان به هیچ وجه اعتقادی به استدلالهای وی نداشته و تا جایی که توانستند در مقابل الزام نصب ترمز ضدقفل مقاومت کردند. ایران خودرو و سایپا که با توجه به حمايت هاي دولت به خصوص وزارت صنايع، چندان از هشدار راهور ناجا هراسي به خود راه نمیدادند، در قبال نصب ترمز ضدقفل موضعي منفي گرفته و اعلام کردند نمیتوان با تجهیز خودروها به ABS، تاثیر چندانی در کاهش تصادفات و خسارات جانی و مالی آن گذاشت.
کش و قوس ميان پليس و خودروسازان تا جايي ادامه پيدا کرد که بالاخره در نتيجه اصرار پليس، دولت قانوني را مبني بر تجهيز خودروهاي داخلي به ترمز ABS مصوب کرد و قرار شد به جز وانت پيکان، روآ و وانت نيسان، تمامي خودروهاي داخلي و وارداتي تا مهر 88 به ترمز ضدقفل مجهز شوند.
هرچند گمان میرفت با این مصوبه دولت قسمت دوم سریال به پایان برسد و همه چیز ختم به خیر شود، اما این گونه نشد و خودروسازان چندان وقعی به مصوبه موردنظر نگذاشتند. مهر 88 در شرايطي از راه رسيد که عملکرد خودروسازان در زمينه نصب ترمز ضدقفل، حاکی از بي توجهي آنها به مصوبه دولت بود و نشان داد بازیگران جاده مخصوص آن طور که باید، پایبند قانون نیستند. ماجرا در شرایطی به جاهای حساس خود رسیده بود که رویانیان از حضور در ادامه داستان انصراف داد و با درآوردن یونیفورم نظامی، برای همیشه با نقش «پلیس» خداحافظی کرد. رویانیان که رفت، جانشینی سختگیرتر روی صندلی وی نشست و کاری با خودروسازان کرد که برای آنها دعوایشان با رویانیان به خاطره تبدیل شد. سردار مومنی نشان داد که پایبند وعده های خود به مردم است و از لحاظ سختگیری نیز چیزی از رویانیان کم ندارد. نمونه بارز این سخت گیری، توقف شمارهگذاری خودروها بود، به نحوی که با آمدن وی به راهور ناجا، سيل انتقاد پليس از خودروسازان، شکل و شمايل سرسختانه تري به خود گرفت و هشداري که رويانيان پيش ترها داده بود، عملي شد. اوضاع به شکلی پیش رفت که پليس بالاخره تهديد خود مبني بر توقف شمارهگذاري خودروهاي فاقد ترمز ضدقفل را با تعليق پژو405، روآ و تندر-90 عملي کرد، تا نشان دهد رویارویی تمام عیار را با خودروسازان در پیش گرفته است.
نکته قابل توجه تر اينکه اين بار رييس پليس راهور ناجا، حمايت شديد سردار اسماعيل احمدي مقدم فرمانده ناجا و برخي ديگر از همکاران سرشناس خود را نيز در انتقاد از خودروسازها احساس مي کرد. اين حمايت تا جايي بود که حتي احمدي مقدم ضمن حمله شديد به ايران خودرو و سايپا، عنوان کرد که اين دو خودروساز، قانون (نصب ترمز ضدقفل) را به مسخره گرفتهاند و وي قصد دارد قانون شکنان را سر جايشان بنشاند.
جدیت این بار پلیس به حدی بود خودروهای روآ، 405 و تندر، 12 روز تمام اجازه شمارهگذاری پیدا نکردند و به همین دلیل عرضه آنها به بازار کم شد.
در این بین هرچند سایپاییها موضعی مثبت گرفته با پلیس از در صلح برآمدند، اما ایران خودروییها زیر بار نرفته و حاضر نشدند مطابق با نظر پلیس محصولات خود را به ترمز ضدقفل تجهیز کنند.
اوضاع به شکلی پیش رفت که کار به مداخله رییسجمهور کشید و انجمن خودروسازان با ارسال نامهای به محمود احمدی نژاد خواستار تعویق اجرای استاندارد ترمز ضدقفل شد و در نهایت به واسطه توافقی دو جانبه میان خودروسازان و پلیس، برنامه زمان بندی مشخصی برای نصب ترمز ضدقفل تعیین شد و مورد تایید طرفین قرار گرفت.
ABS که ختم به خیر شد، این بار کیسه هوا اختلاف آفرید و محملی شد برای شدت گرفتن دوباره اختلافات خودروسازان و پلیس.
پلیس که حرف خود را در مورد ترمز ضدقفل به کرسی نشانده بود، این بار عنوان کرد تمام خودروهای داخلی باید به کیسه هوا مجهز باشند و این در حالی بود که موسسه استاندارد نیز بر این موضوع تاکید داشت: هرچند آن را حق خود میدانست نه پلیس.
موسسه استاندارد در واکنش به اصرار پلیس مبنی بر تجهیز خودروها به ایربگ، اعلام کرد این کار در حیطه اختیارات شورای عالی استاندارد است و این شورا در این مورد نظر نهایی را خواهد داد. با وجود آنکه خودروسازان به دلیل مشکلات موجود بر سر راه تامین قطعات ایربگ، نمیتوانستند در مدت زمانی کوتاه این سیستم ایمنی را روی محصولات خود سوار کنند، اما پلیس معتقد بود آنها بهانه میآورند و قصد دور زدن قانون را دارند.
با این حال شورای عالی استاندارد با توجه به محدودیت خودروسازان در نصب ایربگ، یک بازه زمانی فراتر از حد موردنظر پلیس را برای این کار در نظر گرفت، هرچند پلیس در آخرین موضع آن زمان خود اعلام کرد اگر برخی خودروها تا کمتر از یک ماه آینده به ایربگ مجهز نشوند، از شمارهگذاری آنها جلوگیری خواهد شد. حالا دوباره پس از مدتها داستان کیسه هوا به جریان افتاده و پلیس در اولین قدم شمارهگذاری تندرهای تك ایربگه را متوقف کرده است. در مقابل خودروسازان نیز اگرچه مثل گذشته جلوی پلیس موضع نمیگیرند، اما با ارسال نامهای به وزارت «صنعت، معدن و تجارت» خواستار از سرگیری شمارهگذاری تندر-90 شدهاند. باید دید پلیس کوتاه میآید و شمارهگذاری تندر را از سر میگیرد، یا اینکه با کش دادن آن، قیمت تندر باز هم افزايش مييابد و اینکه داستان یورو4 به کجا خواهد کشید؟
__________________