1. هيچگاه به هنگام عصبانيت بر روي بلاگتان مطلبي پست نکنيد. وبلاگ مجراي خوبي براي آزاد کردن هيجانات و احساساتتان است، اما يادداشتي که همراه با تلخي، عصبانيت و کراهت است، بيش از آنکه باعث خوشي شود آزار ميرساند. بلاگها حافظه? طولانيمدت دارند؛ احساسات امروز شما ممکن است پس از گذشت زمان به شکل کامل عوض شود. اين پست را به تعويق بياندازيد و بگذاريد يادداشتهاي قوي تا زماني که هيجانشان فروکش نکرده، در بخش «پيشنويس» باقي بمانند. هنگامي که آرامش يافتيد، نگاهي ديگر به يادداشت خود بياندازيد و تصميم بگيريد که بايد منتشر شود، تعديل شود يا حذف شود.
2. هيچگاه به کارفرماي خود نگوييد که يک وبلاگ داريد. شما ميتوانيد درباره? مهارتهاي وبلاگنويسي خود جار بزنيد و نمونههاي موفقيتآميز خود را به همه نشان دهيد، اما بهتر است که هرکاري براي حفظ آدرس اينترنتي خود از چشم آنها انجام دهيد. مثالهاي فراواني از بعضي رؤسا مشاهده شده است که از محتويات بلاگ يک شخص عليه او استفاده کردهاند. اين کار، ميتواند منجر به اين اتهام شود که شما در ساعات کاري شرکت، کار ديگري انجام ميدهيد. بهتر است که زندگي شخصي و زندگي کاري خود را در اين مورد جدا از هم نگه داريد.
3. هيچگاه محتواي قوي و جذاب را در روز پنجشنبه، جمعه، و يا يک روز قبل از تعطيلي منتشر نکنيد. بسياري از بلاگها در اين ايام دچار افت ترافيک ميشوند و يک رکود بازديدکننده ميتواند درخشندگي يک وبلاگ معتبر را زائل کند. سعي کنيد بيشتر حجم محتواي خود را در روزهاي شنبه يا يکشنبه و در ساعات معمول اداري منتشر کنيد.
4. هيچگاه فراموش نکنيد که هر يادداشت وبلاگتان، حتما داراي يک لينک ارجاعدهنده به صفحه? اصلي وبلاگ باشد. اين روش، که با يک اشتراک رايگان Google Alerts همراه ميشود، به شما کمک ميکند که دزدهايي که محتواي شما را به نام خود منتشر ميکنند، تعقيب کنيد.
5. هيچگاه از پرسيدن نترسيد... در هيچ موردي! اگر نپرسيد، دريافت نخواهيد کرد. فرقي نميکند که از مخاطبانتان درباره? ابراز احساسات در شبکههاي مجازي بپرسيد يا درباره? خروج از يک شرکت مشورت بگيريد. پرسيدن، حداقل فايدهاش اين است که شما را در معرض بحث قرار ميدهد.