.تعمیـــرکاران کیان ست (kiansat.tv)تابع قوانین -جمهموری-اسلامی ایران میباشد و ارسال هر گونه مطلب سیاسی،مذهبی،غیراخلاقی و خرید و فروش متعلقات ماه-واره و دیگر موارد مجرمانه ممنوع میباشد وبا کاربران خاطی به شدت برخورد میگردد انجمن فقط تعمیرات لوازم الکترونیک میباشد...













سلام مهمان گرامی؛
به کیان ست خوش آمدید برای مشاهده انجمن با امکانات کامل می بايست از طريق این لینک عضو شوید.

https://teranzit.pw/uploads/14469017281.png
پیام خصوصی به مدیریت کل سایت ........... صفحه توضیحات و شرایط گروه ویژه ........... ...........
ارتباط تلگرامی با مدیریت سایت ................. ایدی تلگرام suportripair@ .................
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: :: لغت نامه جامع خودرويي - (فرهنگ اصطلاحات خودرویی) ::

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #2


    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    210
    تشکر ها
    261
    1,350 سپاس از202 پست

    Icon16

    ABS
    سيستم ضد قفل ترمز: اين سيستم معمولاً به‌صورت الكترونيكي كنترل شده و در زمان ترمزگيري ابتدا قفل شدن چرخ را حس كرده و فشار هيدروليك را در چرخ‌هايي كه در حال ليز خوردن هستند كاهش مي‌دهد. anti lock brake system

    Air bag
    كيسه هوا: كيسه‌اي با قابليت باد شدن كه در محل‌هايي از اتاق خودرو جاسازي شده ( از جمله داخل فرمان و داشبورد روبه‌روي سرنشين جلو) و در زمان برخورد وسيله نقليه به جسمي محكم سريعاً خارج شده و پر از باد مي‌شود تا از برخورد راننده يا سرنشين با شيشه جلو و فرمان ممانعت كند.

    AIR cleaner
    صافي هوا:محفظه‌اي فلزي يا پلاستيكي حاوي المنتي فيلتر كننده است كه وظيفه آن گرفتن گرد و غبار و آشغال‌ها از هواي ورودي به موتور مي‌باشد

    AIR Filter element
    فيلتر هوا: فيلتر موجود در صافي هوا كه غالباً از نوعي كاغذ پليسه خورده ساخته مي‌شود و در دوره‌هاي زماني معين بايد تعويض شود.

    Allen key
    آچار آلن: آچاري شش گوش است كه در داخل حفره شش ضلعي انتهاي پيچ‌هاي آلني قرار گرفته و براي باز كردن و بستن آنها استفاده مي‌شود.

    Alligator clip
    انبر سوسماري: نوعي انبرك فلزي نوك دراز و فنردار است كه نوك آن دندانه‌دار بوده و از آن براي برقراري اتصالات موقت الكتريكي استفاده مي‌شود.

    Alternator
    دينام : از اجزاي سيستم برقي وسيله نقليه كه انرژي مكانيكي دريافتي از موتور را به انرژي الكتريكي تبديل مي‌كند به اين وسيله ضمن شارژ باطري، سيستم‌هاي استارت، احتراق و لوازم برقي را به‌كار مي‌اندازد.

    AMP
    آمپر: واحد اندازه‌گيري جريان الكتريكي را آمپر مي‌گويند. يك آمپر برابر است با مقدار جريان توليد شده توسط يك ولت در مقاومت الكتريكي يك اهم . Ampere

    Anaerobic sealer
    موم عايق(غير هوازي): ماده‌اي است كه براي پيشگيري از شل شدن پيچ و مهره‌ها به دور آنها ماليده مي‌شود. كلمه غير هوازي به اين معناست كه اين موم توسط اكسيژن فعال نمي‌شود.

    Anti-freeze
    ضد يخ : ماده‌اي كه غالباً اتلين كليكول بوده و با آب مخلوط شده و در رادياتور خودرو، تزريق مي‌شود تا در فصل زمستان از يخ زدن آب پيشگيري كند. ضد يخ حاوي مواد شيميايي براي پيشگيري از پوسيدگي، زنگ زدگي و يا تشكيل رسوبات مي‌باشد.

    Ant seize compound
    ماده ضد جوش خوردگي: پوششي كه احتمالاً جوش خوردن اتصالاتي نظير، پيچ و مهره‌هاي منيفولد اگزوز را كه در معرض حرارت‌هاي زياد قرار دارند كاهش مي‌دهد.

    Asbestos
    فيبر نسوز: ماده معرفي فيبر مانند با مقاومت زياد در برابر حرارت كه غالباً در تركيب مواد لنت ترمز به‌كار مي‌رود. فيبر‌ نسوز براي سلامتي مضر بوده و غبار ايجاد شده توسط لنت ترمز نبايد استنشاق شود.

    Axel
    محور ( اكسل): شافتي كه چرخ بر روي آن قرار مي‌گيرد و گاهي نيز به همراه چرخ مي‌چرخد . محوري كه چرخ‌هاي طرفين خودرو را به هم وصل مي‌كند اكسل ناميده مي‌شود. اكسلي كه نيروي موتور را به چرخ‌ها منتقل مي‌كند به اكسل محرك معروف است.

    Axle shaft
    شافت اكسل: شافتي كه در طرفين ديفرانسيل قرار مي‌گيرد و نيرو را از ديفرانسيل به چرخ‌هاي متحرك منتقل مي‌كند.

    Ball b earing
    بلبرينگ: مجموعه‌اي شامل دوقفسه‌ داخلي و خارجي با جنس سخت است كه ساچمه‌هاي كروي از جنس فولاد سخت بين آنها قرار مي‌گيرد و به‌عنوان ياتاقان ضد اصطكاك عمل مي‌كند.

    Bearing
    ياتاقان: نيم حلقه‌اي پهن كه برروي شافت متحرك و يا درون حفره حلقوي محل قرار گرفتن شافت قرار مي‌گيرد و باعث كاهش اصطكاك و ساييدگي شافت يا حفره آن مي‌شود.

    Big end bearing
    ياتاقان ميل‌لنگ:‌ ياتاقاني كه در محل اتصال شاتون به ميل لنگ قرار مي‌گيرد.

    Bleed nipple
    سوزن يا شير هواگيري : دريچه‌اي كه در سيلندر ترمز، محفظه صفحه ترمز يا ديگر اجزاي هيدروليك قرار مي‌گيرد و براي تخليه هواي موجود در سيستم مربوطه باز مي‌شود، به اين دريچه، پيچ هوا گيري نيز مي‌گويند.

    Brake disk
    ديسك ترمز : قطعه‌اي از سيستم تعليق و ترمز ديسكي كه همراه چرخ مي‌چرخد و در هنگام ترمز گيري لنت ترمز بر روي آن قرار مي‌گيرد.

    Brake bleeding
    هواگيري ترمز: روشي براي تخليه هوا از لوله‌هاي هيدروليك در سيستم ترمز هيدروليكي است.

    Brake drum
    كاسه ترمز: قسمتي از سيستم تعليق (عموماً چرخ عقب) و ترمز كاسه‌اي كه همراه چرخ مي‌چرخد و در هنگام ترمزگيري، كفشك ترمز بر روي آن قرار مي‌گيرد.

    Brake lining
    لنت ترمز: ماده‌اي زبر است كه در هنگام ترمز گيري به صفحه يا كيسه چسبيده و باعث كاهش سرعت وسيله نقليه مي‌شود. لنت معمولاً توسط چسب يا پرچ به كفشك‌هاي ترمز متصل مي‌شود.

    Brake pads
    بالشتك ترمز: بالشتك‌هاي قابل تعويضي كه در هنگام ترمز گيري به ديسك ترمز مي‌چسبند. اين بالشتك‌ها از جنس فلز بوده و لنت ترمز بر روي آن پرچ شده است.

    Brake shoe
    كفشك ترمز: صفحه فلزي هلالي شكلي كه لنت ترمز برروي آن پرچ شده در هنگام ترمز به كاسه ترمز (كاسه چرخ) مي‌چسبد.

    Breaker bar
    اهرم: دسته‌اي بلند كه براي ايجاد نيروي بيشتر به دسته آچار اضافه مي‌شود.

    Bulk head
    صفحه جدا‌كننده قسمت موتور از قسمت سرنشين در اتاق خودروها

    Caliper
    قطعه‌اي ثابت از يك مجموعه ترمز ديسكي كه قسمتي از ديسك را احاطه كرده و حامل لنت‌هاي ترمز است. همچنين كاليپر در بردارنده اجزاي هيدروليكي است كه در زمان ترمزگيري باعث درگير شدن لنت‌ها با ديسك مي‌شود.

    Camshaft
    ميل سوپاپ: شافتي كه يك سري زائده بادامي شكل به نام بادامك بر روي آن تعبيه شده و مكانيزم سوپاپ‌ها را به كار مي‌اندازد. اين شافت به وسيله چرخ دنده، زنجير و يا تسمه گردانده مي‌شود.

    Canister
    كانيستر- مخزن جذب بخارات بنزين: محفظه يا ظرفي در سيستم كنترل توزيع سوخت كه حاوي تكه‌هاي كوچك كربن براي جذب رطوبت و بخار از سيستم سوخت است.

    Carburetor
    كاربراتور: مجموعه‌اي كه سوخت و هوا را با نسبت‌هاي مناسب مخلوط مي‌كند تا حداكثر قدرت ممكن را از عمل احتراق حاصل از جرقه شمع در يك موتور احتراقي ارائه دهد.

    Castle nut
    مهره اشپيل‌خور- مهره چاكدار: لبه‌هاي اين مهره مانند لبه‌هاي فوقاني قلعه‌هاي قديمي، داراي كنگره است و علت نامگذاري آن نيز به دليل همين تشابه است. در تنظيم چرخ‌ها، به شيب رو به جلو يا رو به عقب محور فرمان كاستور گفته مي‌شود. وقتي Castor محور فرمان در نقطه بالايي به طرف عقب مايل باشد، شيب آن مثبت فرض مي‌شود.

    Catalytic Converter
    مبدل كاتاليزي: قسمتي از سيستم اگزوز شبيه به صدا خفه‌كن كه آلودگي‌هاي ويژه‌اي را از دود خروجي موتور جذب و به گازهايي بي‌ضرر تبديل مي‌كند.

    Circle Clip
    خار حلقه‌اي: گيره يا خاري حلقوي شكل كه براي جلوگيري از حركت مضاعف قطعات استوانه‌اي و شافت‌ها در انتهاي دامنه حركت آنها نصب مي‌شود. خار حلقه‌اي داخلي، در داخل شياري در سيلندرها و خار حلقوي خارجي در شياري كه روي بدنه خارجي قطعات استوانه‌اي نظير شافت وجود دارد، قرار مي‌گيرد.

    Clearance
    خلاصي- لقي: مقدار فضاي خلاصي بين دو قطعه، مثلاً بين پيستون و ديواره سيلندر و يا ياتاقان و محور آن

    Coil Spring
    فنر حلقوي يا مارپيچ- فنر لول: فنري مارپيچي از جنس فولاد ارتجاعي كه در اندازه‌هاي مختلف و در قسمت‌هاي مختلف خودرو به كار مي‌رود. مثلاً فنر برگرداننده شناور بنزين و فنر سوپاپ‌ها

    Compression
    تراكم: كاهش حجم، افزايش فشار و افزايش دماي يك گاز كه بر اثر كم كردن حجم و فضاي اشغالي آن، حادث مي‌شود.

    Compression ratio
    نسبت تراكم: نسبت بين حجم سيلندر در زماني كه پيستون در بالاترين نقطه كورس قرار دارد با حجم سيلندر در زماني كه پيستون در پايين‌ترين نقطه كورس خود قرار دارد.

    CV Join
    نوعي اتصال چهار شاخ كه ارتعاشات ناشي از انتقال قدرت تحت زاويه‌اي را برطرف مي‌كند. Constant velocity Joint

    Core Plug
    پولك موتور: پولكي بشقابي يا فنجاني شكل كه هنگام مونتاژ موتور در بدنه سيلندر و درون حفره‌هايي مخصوص قرار مي‌گيرد. اين پولك هنگام يخ زدن و يا انبساط آب سيستم خنك‌كاري، بيرون زده و مانع تركيدن بدنه موتور مي‌شود. به اين پولك در پوش انبساطي نيز گفته مي‌شود.

    Crank case
    كارتر: قسمت زيرين بلوك موتور كه ميل‌لنگ در داخل آن مي‌گردد.

    Crank Shaft
    ميل‌لنگ: مهمترين عضو گردانده داخل موتور كه درون كارتر حركت چرخشي داشته و از طريق قسمت‌هاي پله‌اي شكل خود به شاتون‌ها متصل است.

    Crocodile Clip
    گيره سوسماري: گيره‌اي انبر مانند با دهانه‌هاي دندانه‌دار براي برقراري اتصالات موقت الكتريكي.

    Diagnostic Code
    كد عيب‌يابي- كد شناسايي: كدهايي كه با اتصال كامپيوتر برنامه‌ريزي شده براي تشخيص عيب موتور به موتور، مي‌توان به آنها دست يافت. اين كدها، نمايانگر محل داراي مشكل در موتور هستند.

    Disk Brake
    ترمز ديسكي: نوعي سيستم ترمز كه در آن با سايش لنت‌ها بر روي يك صفحه ديسك متصل به چرخ، عمل ترمزگيري انجام مي‌شود.

    DOHC
    ميل سوپاپ دوتايي: ميل سوپاپ برخي موتورها داراي دو ميل سوپاپ هستند كه يكي براي سوپاپ‌هاي هوا و يكي براي سوپاپ‌هاي خروج دود تعبيه شده‌اند. Double - Overhead Camshaft

    Drive belt
    تسمه: نواري از جنس لاستيك كه براي به حركت در آوردن دينام، پمپ آب، پمپ هيدروليك فرمان، كمپرسور كولر و نظاير آن، با استفاده از نيروي پولي ميل‌لنگ به‌كار مي‌رود.

    Drive shaft
    شافت محرك - پلوس: هرگونه شافتي كه براي انتقال حركت به كار مي‌رود. از اين واژه غالباً براي اشاره به شافت پلوس استفاده مي‌شود.

    Drum brake
    ترمز كاسه‌اي: نوعي ترمز كه از استوانه فلزي كاسه‌اي شكلي استفاده مي‌كند كه به سطح داخلي چرخ متصل شده است. هنگامي كه پدال ترمز فشرده مي‌شود، لنت‌هاي منحني شكل به ديواره داخلي كاسه چرخ ساييده شده و باعث ايجاد حالت ترمز در چرخ‌ها مي‌شوند.

    EGR Valve
    دريچه‌اي كه براي وارد كردن گازهاي خشك خروجي از موتور به مسير جريان هواي ورودي به موتور تعبيه شده است.

    ECU
    واحد كنترل الكترونيكي: كامپيوتري كه سيستم‌هاي جرقه‌زني و تزريق سوخت يا سيستم ضدقفل ترمز و مانند آنها را كنترل و هدايت مي‌كند. Electronic Control Unit

    EFI
    تزريق سوخت الكترونيكي: نوعي سيستم سوخت‌رساني كامپيوتري كه سوخت را از طريق انژكتورها به محفظه احتراق مي‌رساند. Electronic Fuel Injection

    Emergency Brake
    ترمز اضطراري يا دستي: نوعي سيستم ترمز مستقل از ترمز هيدروليكي اصلي كه مي‌تواند در صورت بروز اشكال در ترمزهاي اصلي براي كاهش سرعت يا متوقف كردن خودرو مورد استفاده قرار گيرد. اين وسيله، بدون فشردن پدال ترمز باعث ساكن ماندن وسيله نقليه مي‌شود. ترمز دستي، شامل يك اهرم دستي است كه به صورت مكانيكي از طريق يكسري كابل و اتصالات، ترمزهاي جلو يا عقب را به كار مي‌اندازد. ترمز اضطراري به ترمز دستي يا ترمز پارك نيز معروف است.

    End Float
    ميزان حركت طولي بين دو قطعه. مثلاً، در مورد ميل‌لنگ، فاصله‌اي كه ميل‌لنگ در امتداد سيلندر به جلو و عقب حركت مي‌كند را دامنه حركت آن مي‌گويند.

    EMS
    سيستم برنامه‌ريزي موتور: نوعي سيستم كامپيوتري كه سيستم تزريق سوخت و سيستم احتراق را از طريق برنامه‌ريزي جامع، هماهنگ مي‌كند. Engine Management System

    Exhaust Manifold
    منيفولد اگزوز: قطعه‌اي با گذرگاه‌هاي متعدد كه گازهاي خروجي از موتور از طريق آن، محفظه احتراق موتور را ترك كرده و وارد لوله اگزوز مي‌شوند.

    Fan Clutch
    كلاچ فن موتور: نوعي وسيله اتصال‌دهنده (كلاچ) كه حاوي مايعي لزج است و سرعت‌هاي متغيري را براي فن موتور به نسبت سرعت موتور تأمين مي‌كند.

    Feeler Blade
    تيغه فيلر: ابزاري با يك نوار تيغه‌اي نازك از جنس فولاد سخت با ضخامت‌هاي مشخص و دقيق كه براي بررسي و يا اندازه‌گيري فاصله‌هاي كوچك بين قطعات، مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

    Firing order
    زمان‌بندي احتراق: زمان‌بندي مربوط به احتراق و جرقه‌زني سيلندرها كه از سيلندر شماره يك آغاز مي‌شود.

    Fly Wheel
    فلايويل- چرخ طيار: نوعي چرخ دوار سنگين كه انرژي جنبشي را جذب و ذخيره مي‌كند. وظيفه فلايويل كه به سر ميل‌لنگ متصل مي‌شود، تعديل لرزش‌ها و ضربات ناشي از احتراق سيلندرها و يكنواخت كردن گردش شافت خروجي موتور است.

    Free Play
    خلاصي: ميزان حركت و يا لقي يك اتصال يا مجموعه‌اي از قطعات كه باعث ايجاد وقفه بين اعمال نيرو و حركت عملي مي‌شود. مثلاً، ميزان حركت پدال ترمز قبل از فعال شدن پيستون‌ها، در سيلندرهاي ترمز.

    Fuse
    فيوز: قطعه‌اي الكتريكي كه از يك مدار، در مقابل بار بيش از حد، محافظت مي‌كند. فيوز، حاوي قطعه‌اي فلزي و نرم است كه براي عبور جرياني مشخص، تنظيم شده و در صورت عبور جريان بيش از مقدار تعيين شده، مدار را قطع مي‌كند.

    Fusible Link
    اتصال فيوزي: وسيله‌اي محافظتي براي مدار كه شامل فلزي هادي است و توسط عايقي مقاوم در برابر حرارت، احاطه شده است. فلز هادي، از سيمي كه تحت محافظت آن قرار دارد، نازك‌تر است و به همين دليل، ضعيف‌ترين نقطه مدار است.

    GAP
    دهانه شمع: فاصله‌اي كه جرقه بايد در جهش از الكترود مركزي به الكترود جانبي نوك شمع، طي كند. همچنين، اين واژه به فاصله بين پلاتين و يا به فاصله بين روتور و كوئل نيز گفته مي‌شود.

    Gasket
    واشر: قطعه‌اي نازك و نرم كه معمولاً از جنس نمد، فايبرگلاس، فيبر يا فلز نرم ساخته مي‌شود و براي اطمينان از عدم نشتي بين دو سطح فلزي نصب مي‌شود. مثلاً، واشر سرسيلندر، اتصال بين بلوك سيلندر و سرسيلندر را عايق‌بندي (آب بندي) مي‌كند.

    Gauge
    گيج - نشان‌دهنده: وسيله‌اي نمايشگر روي صفحه نمايش جلوي راننده كه براي مشاهده شرايط كاري موتور مورد استفاده قرار مي‌گيرد. نشان‌دهنده‌هاي عقربه‌اي را گيج آنالوگ و نشان دهنده‌هاي ديجيتال را گيج ديجيتال مي‌نامند.

    Half Shaft
    شافت گرداني كه قدرت را از ديفرانسيل به چرخ‌ها منتقل مي‌كند- پلوس

    Harmonic Balancer
    وسيله‌اي كه براي كاهش ارتعاشات كششي يا پيچشي در ميل‌لنگ طراحي شده و ممكن است در پولي ميل‌لنگ تعبيه شده باشد. اين وسيله به ارتعاش‌گير يا لرزه‌گير نيز معروف است.

    Hone
    ابزاري ساينده براي رفع ناصافي‌ها و كجي‌هاي كوچك و يا ناهمواري‌هاي كوچك در قطر سيلندر، سيلندر ترمز و مانند آن.

    Hydraulic Tappet
    تايپيت هيدروليك- استكاني سوپاپ: قطعه‌اي كه بين سوپاپ و ميل سوپاپ قرار گرفته و با استفاده از فشار روغن سيستم روغنكاري موتور، تماس دائم بين سوپاپ و ميل سوپاپ را فراهم مي‌سازد و به‌طور اتوماتيك خود را با تغييرات طولي سوپاپ تنظيم مي‌كند.

    گردآوری: سوران اشعری

    >هیچ وقت برای هیچ رابطه ای در زندگی ات اشک نریز. چون برای کسی که گریه میکنی لیاقت اشک های تو را ندارد. و کسی که لیاقت اشک های تو را دارد هیچ وقت کاری نمیکند که تو گریه کنی.

    بخش.... تجربه...اتومبیل

    ؟هیچ خودرویی درانحصار تولید ایران نیست ؟چر ا؟
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. نمایش تمام تشکر های txwdvb در این پست:

    Hasan Shabani (5th January 2014)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  


Copyright ©2000 - 2013, Jelsoft Enterprises Ltd کیــــــــــان ستـــــــــــ ...® اولین و بزرگترین سایت فوق تخصصی الکترونیک در ایران



Cultural Forum | Study at Malaysian University