بنام خداوند بخشنده مهربان
ساده بنگریم...
چرا که سادگی سعادت است وآنچه خواهی شد که معبود برتو نظر خواهد کرد،ازناکسان دور و رهسپار وادی حمد خدا خواهی شد وتو چه دانی سادگی چیست ای دل؟
عالمی دگر که سادگان از چشمه ی گوارای آن نوشیده اند،چه بسا حیف که برنانجیبان همچو زهر است،دنیای خالصانه وبدور از خصم وهمه سوار برکشتی عشق، مسافر دریای بیکران ایمانند.
آه !ساده باش ای جسم وساده باش ای روح،پس چه میکنی ای دل آنگاه پروردگارت تو را برای عطش عشقش فرا خواند وسیرابت کند،آنوقت تپیدنت زمزمه ی او را خواهد کرد که هرلحظه اش لطفیست از جانب او.بر حذر باش سادگی ات متعلق به او باشد چرا که او بهای دل ساده را میداند.خدایا:دوست دارم ساده نفس بکشم وساده بیاندیشم برای رضا وخشنودیت وآنچه رفتار کنم که خود میپسندی.باتمام وجود وباتمام عشقی که به حمد درگاهت دارم لب به سخن میگشایم ومیگویم: که در سادگی هم تو را باید جست.
الهی:قدرتی بر قلمم ده تابنویسم هر آنچه را که در وجودم هست،رخوت و تبعیض را دور ونگاه چشم و دلم یکی شود تا معنی برادری و برابری را بیابم و آنوقت ساده بمیرانم که چون آرزویم از این بیشتر نباشد.به امید داشتن دلهای صاف وساده و بی آلایش بندگانت،که روزی دست مهربانی بهم دهند.
بهار93