یک تعمیرکار خوب کسی است که بداند یک دستگاه چگونه کار می کند . فرقی نمیکند این دستگاه یک مدار الکترونیکی باشد . یا یک دستگاه مکانیکی و یا یک مقاومت یا یک فنر یا یک آی سی . مهم آن است که یک تعمیر کار بداند که این مدار یا این قطعه به چه منظوری در این جا بکار رفته و چه عملی انجام می دهد . وقتی این علم را داشته باشد . به راحتی می توانید دستگاه را عیب یابی نمود و آن را تعمیر نماید .
یک مکانیک ضبط صوت را در نظر بگیرید . که شامل قطعات زیادی به شکلهای مختلف و از جنس های مختلفی می باشد . فلزی یا پلاستیکی . کارخانه سازنده این دستگاه هر قطعه را که در آن بکار برده به یک دلیلی بوده . من بارها دیده ام که مشکلی در این دستگاه وجود داشته و بعضی از همکاران به جای پیدا کردن مشکل و رفع آن . قسمتهایی از این دستگاه را تغییر می دهند . مثلا فنری را سفت می کنند یا فنر را شل می کنند یا اهرمی را کج می کنند یا از تسمه شل تر یا سفت تر استفاده می کنند . ممکن است با این تغییرات عیب دستگاه بطور موقت رفع شود . اما بعداز مدتی نه تنها عیب دو باره آشکار می شود . بلکه جاهای دیگری نیز عیب خواهد کرد . و یا در بعضی از مدارات الکترونیکی مقاومتهای بسیار کم اهم وجود دارد . که بعد از سوختن بعضی از همکاران به جای آن از یک سیم استفاده می کنند . بدون اینکه بدانند دانش استفاده از آن مقاومت بسیار کم در آنجا چیست . و استفاده از یک سیم چه زیان زیادی به دستگاه وارده خواهد کرد .
پس همکار عزیز اگر به چگونه کار کرده یک دستگاه آگاهی کامل داشته باشید . مثلا بدانند که چرا در دو مدار به ظاهر مشابه از دو ترانزیستور مختلف استفاده می شود . و یا یک خازن در این نقطه از مدار چه نقشی دارد . می توانید به راحتی دستگاه را عیب یابی نموده و قبل از هر تغییری در مدار باید بدانید چرا از آن قطعات در آن جا استفاده شده . تا با اطمینان از قطعات جایگزین استفاده کنید .
دوم اینکه یک تعمیرکار دقیقا مانند یک کارآگاه می باشد . همانطور که در فیلمها یا کتابهای پلیسی دیده باشید . یک کارآگاه خوب و باهوش با کنار هم قرار دادن سر نخ ها و با زیرکی و دقت در اثار جرم و با استفاده از دانشی که دارد .در آخر مجرم را مورد شناسایی قرار می دهد . یک تعمیر کار هم با قرار دادن اطلاعات بدست آمده از تست قسمتهای مختلف و با استفاده از دانش علم الکترونیک و تجربه خود خیلی زود مجرم یا همان قطعه خراب را مورد شناسایی قرار داده و با تعویض آن موفق به تعمیر دستگاه می شود .
و آخر اینکه : استادی می گفت کسی که طراح یک مدار الکترونیکی باشد . دلیل بر این نیست که تعمیر کار آن مدار نیز باشد . معنی این سخن این است که تعمیرات دارایی نکات ظریفی است که فقط با کسب تجربه و استفاده از دانش الکترونیک به دست می آید . مثلا شاید دیده باشید که یک ترانزیستور قدرت را وقتی با اهمتر تست می کنید سالم نشان می دهد . ولی در مدار کار نمی کند . این یک تجربه است . که یک طراح شاید نداند . ولی یک تعمیر کار با دانش الکترونیک می داند که این ترانزیستور وقتی توسط یک ولتاژ کم مستقیم تست شود فقط حالت دیود بودن بین پیوند های ترانزیستور تست می شود . اما بدلیل اشکالاتی که در اثر کار زیاد در پیوند های آن به وجود آمد در مدار قادر نیست عمل تقویت کننده گی خود را انجام دهد. و یا یک خازن ولتاژ بالا وقتی عایق بین دو جوشن آن سوراخ شده باشد . با اهمتر و حتی با تستر خازن نیز سالم تشخیص داده می شود . ولی در مدار وقتی ولتاژ بالا به آن وصل می شود . بین دو جوشن جرقه می زند . و باعث سوختن فیوز می شود . پس لازمه یک تعمیرکار خوب بودن داشتن علم الکترونیک و کسب تجربه می باشد.