سلام
راستی چرا ما (منظورم حضرتعالی و خودم هستم!) اینقدر از مرگ فرار میکنیم؟
شاید بگویی نه! من که فرار نمیکنم. اما باید بگویم همین که مسألهای به این مهمی را اصلا به یاد نمیآوری این خود فرار کردن است. آدم چیزی که دوست ندارد را به یادش هم نمیآورد.
اما چه بخواهیم و چه نخواهیم، مرگ گریبان ما را هم خواهد گرفت و متأسفانه معلوم هم نیست که چه زمانی باشد. شاید همین امروز و با یک اتفاق ساده.
باور نمیکنید که مرگ خیلی الکی سراغ آدمها میآید؟ به مردههای دور و برتان نگاه کنید. یکی تصادف کرد، یکی آنفولانزای خوکی گرفت، آن یکی سکته کرد و این آخری هم شب خوابید و صبح دیگر بیدار نشد. به همین سادگی!
با این حساب عاقلانه این است که به جای فرار کردن کمی به فکر عاقبتمان باشیم و کاری کنیم.
و به قول شاعر:
ای که دستت میرسد کاری بکن پیش از آن كز تو نیاید هیچ كار
شما را به خدا بیایید به فکر خودما باشیم قبل از آنکه دستمان کوتاه شود و به التماس بیفتیم
اما امروز پنجشنبه است و یک جورایی روز اموات! و بد نیست لااقل اگر به فکر خودمان نیستیم، فکر آن بیچارههای واقعی باشیم که کاش چشممان باز میشد و میتوانستیم ببینیم که چه التماسی به ما میکنند.
بله این یک واقعیت است. و آنان امروز به سراغ من و شما میآیند و التماس میکنند که برایشان کاری بکنیم.
این روایت را ببینید:
پیامبر عزیز اسلام حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله فرمودند: براى مردگان خود هدیه بفرستید.
با تعجب پرسیدند: یا رسول اللّه هدیه مردگان دیگر چیست؟
و ایشان فرمودند: دعا و صدقه.
و بعد ادامه دادند و فرمودند: ارواح مؤمنان هر شب جمعه به آسمان دنیا مقابل خانهها و منزلهاى خود مى آیند و با آواز حزین و گریه، فریاد مىزنند که: اى اهل من! و اى اولاد من و اى پدر من و اى مادر من و اى خویشان من، بر ما مهربانى كنید، خدا شما را رحمت كند. آنچه در دست ما بود، حساب و كتاب نكردیم و جمع كردیم، دیگران از آن سود بردند و عذاب و حساب آن برگردن ما ماند.
و با گریه مى گویند: اى خویشان ما، بر ما ترحم نمائید، ولو به یك درهم یا قرص نانى یا جامه و پوشاكى، امیدوارم خداوند جامههاى بهشتی بر شما بپوشاند.
سپس حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله گریه كرد آنقدر که از هقهق گریه نای سخن گفتن نداشت. سپس فرمود: اینها برادران دینى شمایند كه بعد از سرورى و آقائى و نعمت، در خاك پوسیدند.
و پیامبر فرمود: مردگان ادامه دهند که، افسوس، اگر آنچه در دست داشتیم انفاق مىكردیم و در اطاعت حق و رضاى خدا بودیم محتاج شما نبودیم و به طرف شما دست دراز نمىكردیم.
سپس با حسرت و پشیمانى برمىگردند و فریاد مىزنند اى مؤمنان هرچه زودتر چیزی برای ما بفرستید. (منازل الآخرة، ص 38)
بله این حال و روز پدربزرگ، مادر بزرگ، پدر، مادر، برادر، خواهر، دوست، همسایه و هرکسی که میشناختید و اکنون در دل تاریک خاک گرفتار شده است، میباشد.
بلند شو، بلند شو بخاطر خودت هم که شده، اگر میتوانی یک سر به مزار شهر برو، دوری در میان خانههای کوچک آن بزن و برای این و آن فاتحهای بخوان و لختی بیندیش. (اگر هم نمیتوانی از همان جایی که هستی)
اگر بدست آوردن دل زندهها سخت باشد، دل مردهها را به همین راحتی میتوان به دست آورد و خوشحالشان کرد.
خدا را چه دیدی، شاید فردا روز هم که شما از اهالی آن دیار شدید، کسی به سراغتان بیاید و از تنهایی درتان آورد.
من که از همین الان شروع میکنم، تو هم با من همراه شو و بگو:
فاتحه میخوانم برای تمام مردههای مومنان از زن و مرد، برای تمام علما و صلحا و شهدا، برای تمام فامیلها و آشنایانم که از دنیا رفتهاند:
اللهم صلی علی محمد و آل محمد
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین
الرحمن الرحیم
مالک یوم الدین
ایاک نعبد و ایاک نستعین
اهدنا الصراط المستقیم
صراط الذین انعمت علیهم
غیر المغضوب علیهم والضالین.
خداوندا، به ما و گذشتگان ما به حرمت پیامبر اکرم و خاندانش مرحمتی فرما