مسابقه های فرسایشی و مصدومیت خسرو حیدری
- سه بازی در 8 روز یا 9 روز ،نه زمان لازم برای ریکاوری و بازیابی انرژی و قدرت از دست رفته را در اختیار قرار می دهد،نه مجال برای ارتقای کیفیت تکنیکی و تاکتیکی فراهم می سازد.
- فشردگی{خستگی آور و فرساینده است،آفات دیگری هم دارد.}....مصدوم شدن و آسیب دیدن بازیکنان.نه بر اثر حادثه و برخورد و شدت عمل حریفان،بلکه به خاطر کاهش نیروی بدنی و از دست دادن نشاط و شادابی روحی.
- خسرو حیدری یک نشانه تمام عیار است.تیم ملی ،یکی از اصلی ترین مردان کلیدی و بازیکنان محوری خود را ندارد.چرخه حرکات تهاجمی تیم ملی مسلما به خوبی بازی های پیش نخواهد چرخید.حیدری مغلوب خستگی،بر اثر فشردگی مسابقه ها و برنامه 3 بازی در ده روز شد که هیچ فایده ای –جز ضرر-برای فوتبال ندارد.اگر دقیق و درست و همه جانبه نگاه کنیم متوجه نمونه های دیگری هم می شویم که اغلب به"روان باختگی"،بی حوصلگی،تند خویی و برخوردهای کلامی منجر شده،و در شکل غیر فیزیکی خود را نشان می دهد.
- آیا این نتایج،که برآیند حتمی فشار آوردن بر بازیکنان است،همان اهدافی است که برنامه ریزان و برنامه سازان مسابقه های لیگ مد نظر دارند؟آیا منظور از تمرین،نپرداختن به غلطهای تکنیکی و اشتباهات تاکتیکی است؟آیا مجبور و ناچاریم جوری تمرین کرده و مسابقه بدهیم که بهترین بازیکن خود را ،بدون هیچ دلیل و بدون هیچ برخوردی روی برانکارد در مراکز پزشکی –ورزشی و ناچار از فیزیوتراپی و حتی جراحی های کوچک و بزرگ ببینیم؟}
- آیا قرار نیست،بعد از هر مسابقه به بازیابی قوای از دست رفته بپردازیم و برای مقابله با حریف بعدی فرصت کافی جهت مرور فنون حرکتی و تاکتیکی داشته باشیم؟آیا قرار نیست فوتبال در جاده پیشرفت پیش برود؟و آیا محکوم و مجبوریم که برای هر بازی ملی لیگ را 15 یا 20 روز تعطیل کنیم؟