Click here to enlarge


بنابر آمار رسمی منتشر شده، خودروسازان بزرگ کشور در سال 90 بیش از یک میلیون و 500 هزار دستگاه انواع محصول سواری و سنگین را به تولید رسانده‌اند و این موضوع نشان می‌دهد که آنها توانسته اند به طور متوسط در هر 20 ثانیه یک خودرو تولید کنند.
اگرچه این «آمار» امیدوارکننده به نظر می‌رسد و نشان‌دهنده رشد مناسب تولید خودرو در کشور طی سال‌های گذشته است، اما پرسش اینجا است که آیا «کیفیت» نیز توانسته مانند «کمیت» رشدی مناسب داشته باشد؟ آیا خودروسازی ایران همان طور که رضایتی نسبی را در تولید و تحویل خودرو نزد مشتریان به دست آورده، توانسته نظر مثبت آنها را نیز در مقوله «کیفیت» جلب کند؟
به عبارت بهتر آیا سرعت خودروسازان کشور در جاده «کمیت» و «تیراژ»، متناسب با سرعت آنها در مسیر «کیفیت» بوده، یا در اولی سبقت گرفته‌اند و در دومی دنده سنگین رفته‌اند؟
و سوال دیگر آنکه، اگر صادراتی صورت نگیرد، و بازار خودروی کشور نیز از محصولات داخلی اشباع شود، در آن شرایط تکلیف این رشد کمیت چه می‌شود؟
برای پاسخ به این پرسش‌ها باید فاکتورهای مختلفی را بررسی کرد، که در این بین می‌توان دو فاکتور اصلی یعنی «میزان رضایتمندی مشتریان داخلی» و «وضعیت بازارهای صادراتی» را مورد تحلیل و بررسی قرار داد.
در فاکتور اول، اگرچه خودروسازان توانسته اند آماری رو به رشد و مثبت را از دید مراجع ذی‌صلاح کسب کنند و موفق به رشد درخور و شایسته کیفیت شوند، اما به نظر می‌رسد برخی کارشناسان و مشتریان چندان اعتقادی به آمار و ارقام مربوطه ندارند و روند ارتقای کیفی خودروهای داخلی را مناسب نمی‌دانند.
در واقع نظر این دسته از کارشناسان و مشتریان در مورد کیفیت خودروهای تولید داخل، با آن چیزی که در آمار و ارقام می‌آید، همخوانی ندارد.
اگر نگاهی به آمارهای ارائه شده از سوی مراجع مختلف بیندازیم، متوجه می شویم کیفیت خودروهای داخلی طی سال‌های گذشته معمولا رو به رشد بوده و نمرات منفی آنها کم شده است. آمارها نشان می‌دهند حتی خودروهایی که چند سال پیش لب مرز «بی‌کیفیتی» قرار داشته و بیم از رده خارج شدنشان می‌رفته، حال به محصولاتی «خوب» و «خیلی خوب» تبدیل شده‌اند و خودروسازان از ارتقای کیفی‌شان صحبت به میان می‌آورند.
اما آیا این واقعیت ماجرای صنعت خودروسازی ایران است که در آن، بالای 90 درصد خودروها به درجه «خیلی خوب» نائل آمده و بقیه نیز به زودی به جمع آنها خواهند پیوست؟
با توجه به آمار ارائه شده، آری، اما بعید است مشتریان بپذیرند خودروهایی قدیمی و پر مصرف و فارغ از تکنولوژی روز محصولاتی «خیلی خوب» باشند.
از طرفی، به فرض آنکه مشتریان داخلی بپذیرند که کیفیت خودروها رشد قابل قبولی داشته و خودروسازان توانسته‌اند همپای «کمیت»، «کیفیت» را نیز ارتقا بدهند، آیا بازارهای صادراتی نیز این ادعای بزرگ را می‌پذیرند؟ این فاکتور دوم برای سنجش روند ارتقای کیفی خودروسازان است، که اتفاقا به نفع آنها رای نمی‌‌دهد.
نگاهی به بازارهای صادراتی در سال‌های اخیر به خوبی گویای اوضاع نامناسب کیفیت خودروهای داخلی است و این بار نه تنها مشتریان نظری مثبت در مورد آنها ندارند، بلکه آمارها نیز خودروسازان را تنها گذاشته‌اند و به نفع‌شان رای نمی‌دهند.
آمار نشان می‌دهد صنعت خودرو ایران نه تنها نتوانسته بازارهای صادراتی خود را در سال‌های گذشته توسعه دهد، بلکه بخشی از آنها را نیز از دست داده و رقم خودروهای صادراتی افتی ناامیدکننده را نشان می‌دهد.
از آنجاکه فاکتور اصلی در بقای بازارهای صادراتی و توسعه آنها رشد کیفیت خودروها است، بنابراین باید گفت خودروسازان ایرانی نتوانسته‌اند کیفیت محصولات خود را متناسب با نظر و نیاز مشتریان خارجی ارتقا داده و با رقیبانشان رقابت کنند. به عبارت بهتر، اگر کیفیت خودروهای ایرانی متناسب با کمیت شان رشد می‌کرد و استاندارد‌های روز دنیا در آنها به کار می‌رفت، طبعا رضایت مشتری خارجی نیز به دست می‌آمد و بازارهای صادراتی حفظ می‌شد، که اوضاع فعلی خلاف این را می‌گوید.
با این شرایط شاید نتیجه‌گیری غیرمنصفانه‌ای نباشد اگر بگوییم سرعت خودروسازان در افزایش تیراژ، متناسب با سرعت ارتقای کیفی آنها نبوده و وقت و هزینه و نیرویی که در اولی صرف به کار رفته، در دومی هزینه نشده است. به گفته برخی کارشناسان، رشد تیراژ و حفظ کمیت خودروها در شرایط فعلی (افزایش هزینه‌های تولید، تحریم‌های بین‌المللی و بروز مشکلات مختلف در پروسه تامین قطعات)، هنر خودروسازان داخلی را می‌رساند، اما به نظر می‌رسد باید پذیرفت که آنها در مقوله «کیفیت» چندان هنرمندانه عمل نکرده‌اند.
البته در این میان برخی فعالان صنعت خودرو معتقدند سرعت ارتقای کیفی خودروهای داخلی متناسب با سرعت کمی آنها و حتی بیشتر نیز بوده است. به اعتقاد آنها، خودروسازان در چند سال گذشته سرمایه‌گذاری مناسبی روی مقوله کیفیت کرده و کارهای درخوری را انجام داده‌اند و این‌گونه نیست که از ارتقای کیفی محصولاتشان غافل مانده باشند.
این البته ادعایی بزرگ به نظر می‌رسد و مانند معادله‌ای است که مجهولات آن با معلوماتش همخوانی ندارد و اثبات آن اگر نگوییم محال، اما قطعا سخت است.