.تعمیـــرکاران کیان ست (kiansat.kim)تابع قوانین -جمهموری-اسلامی ایران میباشد و ارسال هر گونه مطلب سیاسی،مذهبی،غیراخلاقی و خرید و فروش متعلقات ماه-واره و دیگر موارد مجرمانه ممنوع میباشد وبا کاربران خاطی به شدت برخورد میگردد انجمن فقط تعمیرات لوازم الکترونیک میباشد...













سلام مهمان گرامی؛
به کیان ست خوش آمدید برای مشاهده انجمن با امکانات کامل می بايست از طريق این لینک عضو شوید.

http://teranzit.pw/uploads/14469017281.png
پیام خصوصی به مدیریت کل سایت ........... صفحه توضیحات و شرایط گروه ویژه ........... ...........
ارتباط تلگرامی با مدیریت سایت ................. ایدی تلگرام suportripair@ .................
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 26 , از مجموع 26

موضوع: تاپیک مخصوص درج ( اشعار ، حکایت ، ضرب المثل ، داستان و سخن بزرگان )

  1. #21


    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    محل سکونت
    ایران سرفراز
    علایق
    عاشق پرندگان
    شغل و حرفه
    تعمیرکارنوچه
    نوشته ها
    53
    تشکر ها
    168
    248 سپاس از52 پست

    پیش فرض یک شعر جالب و قابل توجه

    زاهدی پرسید از فرزند خویش

    هیچ می‌دانی مسلمانی به چیست؟

    صدق و بی‌آزاری و خدمت به خلق

    هم عبادت هم کلید بندگی‌ست

    گفت زین معیار اندر شهر ما

    یک مسلمان هست، آن هم ارمنی‌ست !!!

    Click here to enlargeClick here to enlargeClick here to enlargeClick here to enlargeClick here to enlargeClick here to enlargeClick here to enlargeClick here to enlargeClick here to enlargeClick here to enlargeClick here to enlargeClick here to enlargeClick here to enlargeClick here to enlargeClick here to enlargeClick here to enlargeClick here to enlargeClick here to enlarge


    این شعر طنز یادآوری حدیث امام علی ع است

    به این مفهوم که نکند دیگران بر مسلمانان در عمل به قرآن سبقت بگیرند




    ویرایش توسط ابیرام 63 : 27th December 2013 در ساعت 13:45
    خدای من همانگونه است که من میخواهم

    خداکند

    من هم همانگونه باشم که خدامیخواهد





  2. 4کاربر از ابیرام 63 بخاطر ارسال این پست مفید سپاسگزاری کرده اند:

    farog (5th April 2014),قیصر (27th December 2013),vall (5th January 2015),سعید زینیوند (7th April 2017)

  3. #22


    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    محل سکونت
    ایران سرفراز
    علایق
    عاشق پرندگان
    شغل و حرفه
    تعمیرکارنوچه
    نوشته ها
    53
    تشکر ها
    168
    248 سپاس از52 پست

    پیش فرض موسسه لاغری

    مرد بخیلی به یک موسسه لاغری مراجعه کرد تا لاغر شود. منشی به او گفت بفرمایید در چه سطحی می خواهید ثبت نام کنید ؟ بخیل گفت : چه سطوحی دارید؟ منشی گفت : ما در اینجا در دو سطح ثبت نام می کنیم یکی در سطح ویک (ضعیف) و یکی در سطح پاور(قدرت) اگر سطح ویک را انتخاب کنید، مبلغ ثبت نام یک ساعت و یک دلار است و اگر سطح پاور را انتخاب کنید، 2 ساعت و سه دلار است. بخیل با خود اندیشید من که زیاد لاغر نیستم الکی چرا سه دلار بدهم؟ و سپس سطح ضعیف را انتخاب کرد.
    وی را به مکانی در بسته هدایت کردند. در آنجا دختر جوان و زیبایی ایستاده بود مسئول موسسه گفت: شما یک ساعت وقت دارید که این دختر را در این مکان بسته گیر بیاندازید. ضمن اینکه با این جست و خیز لاغر می شوید، اگر توانستید او را کمتر از یک ساعت بگیرید، باقی یک ساعت وی در اختیار شماست!
    پس بخیل بسیار خوشحال شد و بدنبال دختر دوید تا وی را بگیرد ولی دختر بسیار چابک بود و مرتب از دست وی فرار می کرد. تا اینکه بخیل در مکانی دختر را به چنگ انداخت! اما هنوز اقدامی نکرده بود که زنگ پایان یک ساعت به صدا درآمد!
    بخیل هر چه اصرار کرد که پول یک ساعت اضافی را می‌دهم، بگذارید اینجا باشم؛ افاقه نکرد و او را از آن مکان بیرون کردند. بخیل با خود گفت : فردا استثنائا خساست را کنار می‌گذارم و سطح پاور را انتخاب می‌کنم و دو ساعت آن مکان را کرایه می کنم تا یک ساعت را صرف گرفتن دختر کنم و یک ساعت را…
    پس روز بعد پیش منشی آن موسسه رفت و سه دلار زد بروی میز و گفت: سطح پاور لطفا!بخیل را به همان مکان دیروز هدایت کرده و در را نیز از آنطرف قفل کردند. اما بخیل اثری از دختر در آنجا ندید. ناگهان چشمش به مردی بسیار هیکلی و درشت اندام خورد! بخیل وحشت زده پرسید تو کیستی و آن دختر کجاست؟
    شخص هیکلی گفت: آن دختر مربوط به سطح ضعیف است و من مربوط به سطح پاور. حالا من دو ساعت دنبال تو می‌کنم و تو نیز دو ساعت وقت داری که خودت را از چنگ من نجات دهی و فرار کنی وگرنه…
    خدای من همانگونه است که من میخواهم

    خداکند

    من هم همانگونه باشم که خدامیخواهد





  4. 3کاربر از ابیرام 63 بخاطر ارسال این پست مفید سپاسگزاری کرده اند:

    farog (5th April 2014),karim1350  (7th October 2015),سعید زینیوند (7th April 2017)

  5. #23


    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    محل سکونت
    تهران
    علایق
    الکترونیک
    شغل و حرفه
    تعمیرات الکترونیک
    سن
    65
    نوشته ها
    245
    تشکر ها
    472
    1,883 سپاس از239 پست

    پیش فرض ایا پند میگیریم

    با سلام.......... از حکایتها و اندرزها و مثل ها ....میشوذ اموخت و یاد گرفت و اصلاح شد ولی ایا واقعا { پند } میگیریم و سعی در اصلاح کردن خود مینماییم .......... راستی چرا ........... {{{{ زیدی به زن فاحشه ای گفت که پستی.... هر لحظه به دام دگری پا بستی ...... زن گفت هر ان چه گفتی هستم ... اما تو چنان که می نمایی هستی.. }}} ایا میشود قبل از ایراد گرفتن از دیگران کمی به خود نگاه کنیم.... با تقدیم احترام ......... غلی

  6. 3کاربر از ali-por-56 بخاطر ارسال این پست مفید سپاسگزاری کرده اند:

    ASHKAN-NO (27th May 2016),karim1350  (7th October 2015),سعید زینیوند (7th April 2017)

  7. #24


    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    محل سکونت
    زیر آسمان خدا
    علایق
    فناوری الکترونیک
    نوشته ها
    197
    تشکر ها
    825
    1,878 سپاس از199 پست

    پیش فرض پاسخ : تاپیک مخصوص درج ( اشعار ، حکایت ، ضرب المثل ، داستان و سخن بزرگان )

    سلام

    پروفسور حسابی در زمان کار بر روی تحقیقش در یکی از دانشگاه های آمریکا به یک دسته چک امضا شده بدون درج مبلغ برمی خورد .وقتی علت وجود این دسته چک را از رییس دانشگاه جویا می شود او می گوید این دسته چک برای این است هرگاه شخصی رو تحقیق و طرحی کار میکند بدون هیچ وقفه ای سریعا وسایل مورد نیاز را با استفاده از این دسته چک امضا شده خریداری کند و در تحقیقش وقفه ای نیفتد .
    پروفسور حسابی به رییس دانشگاه میگوید آیا اطمینان دارید کسی از این دسته چک
    امضا شده سو استفاده نمیکند ؟!!!
    رییس دانشگاه می گوید :
    باید قبول کرد درصد *پیشرفت* که ما در سال بر اساس *اعتماد *
    به دست می آوریم قابل مقایسه با خطایی که ممکن است اتفاق بیفتد نیست !

    💠 برگرفته از زندگی نامه پروفسور حسابی 💠
    [SIZE=4][COLOR=#ff8c00][B]ﭼﻬﺎﺭ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻫﺮﮔﺰ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﮑﻦ

    [/B][/COLOR][COLOR=#006400][B]1- ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﯽ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﯽ![/B][/COLOR][COLOR=#ff8c00][B]
    2-ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﯽ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﯽ!
    [/B][/COLOR][COLOR=#4b0082][B]3-ﻫﻤﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺩﺍﺷﺖ![/B][/COLOR][COLOR=#ff8c00][B]
    4-ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ توانی راضی نگه داری!

    [/B][/COLOR][COLOR=#0000cd][B]ﭘﺲ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ ، ﺁﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ...[/B][/COLOR][/SIZE][COLOR=#ff8c00][B][SIZE=5][SIZE=4][COLOR=#ff8c00][B]کوروش_بزرگ[/B][/COLOR][/SIZE]

    [/SIZE][/B][/COLOR][COLOR=#ff8c00]
    [/COLOR]

  8. 2کاربر از arzon بخاطر ارسال این پست مفید سپاسگزاری کرده اند:

    karim1350  (3rd May 2022),سعید زینیوند (7th April 2017)

  9. #25


    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    محل سکونت
    زیر آسمان خدا
    علایق
    فناوری الکترونیک
    نوشته ها
    197
    تشکر ها
    825
    1,878 سپاس از199 پست

    پیش فرض پاسخ : تاپیک مخصوص درج ( اشعار ، حکایت ، ضرب المثل ، داستان و سخن بزرگان )

    درود

    ادیسون به خانه بازگشت یاد داشتی به مادرش داد
    گفت : این را آموزگارم داد گفت فقط مادر ت بخواند
    مادر در حالی که اشک در چشمان داشت برای کودکش خواند:
    فرزند شما یک نابغه است واین مدرسه برای او کوچک است آموزش او را خود بر عهده بگیرید
    سالها گذشت مادرش از دنیا رفته بود روزی ادیسون که اکنون بزرگترین مخترع قرن بود در گنجه خانه خاطراتش را مرور میکرد برگه ای در میان شکاف دیوار اورا کنجکاو کرد آن را دراورده و خواند
    نوشته بود : کودک شما کودن است از فردا اورا به مدرسه راه نمی دهیم
    ادیسون ساعتها گریست
    ودر خاطراتش نوشت :
    توماس آلوا ادیسون
    کودک کودنی بود که توسط یک مادر قهرمان به نابغه قرن تبدیل شد
    ویرایش توسط arzon : 26th May 2016 در ساعت 23:54
    [SIZE=4][COLOR=#ff8c00][B]ﭼﻬﺎﺭ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻫﺮﮔﺰ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﮑﻦ

    [/B][/COLOR][COLOR=#006400][B]1- ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﯽ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﯽ![/B][/COLOR][COLOR=#ff8c00][B]
    2-ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﯽ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﯽ!
    [/B][/COLOR][COLOR=#4b0082][B]3-ﻫﻤﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺩﺍﺷﺖ![/B][/COLOR][COLOR=#ff8c00][B]
    4-ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ توانی راضی نگه داری!

    [/B][/COLOR][COLOR=#0000cd][B]ﭘﺲ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ ، ﺁﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ...[/B][/COLOR][/SIZE][COLOR=#ff8c00][B][SIZE=5][SIZE=4][COLOR=#ff8c00][B]کوروش_بزرگ[/B][/COLOR][/SIZE]

    [/SIZE][/B][/COLOR][COLOR=#ff8c00]
    [/COLOR]

  10. 2کاربر از arzon بخاطر ارسال این پست مفید سپاسگزاری کرده اند:

    karim1350  (27th May 2016),سعید زینیوند (7th April 2017)

  11. #26


    تاریخ عضویت
    Sep 2013
    محل سکونت
    شهرستان رشت
    علایق
    الکترونیک -آکواریوم -ورزش
    شغل و حرفه
    الکترونیک ( تعمیرات)
    نوشته ها
    24
    تشکر ها
    2,464
    31 سپاس از10 پست

    1205219183 دنیای گذران

    از ما به خبر باش که دنیا گذران است عمر من و تو چون گذر آب روان است
    آید به صدا زنگ خطر از دل ناقوس هر دم که یکی رفته ازین دار جهان است
    از دیده صاحب نظران مرده مپندار آن را که ز حسن عملش نام و نشان است
    میجوی ره خدمت و خیرات به مردم کز خیر تو خوشنود دل پیر و جوان است
    بر خویش مشو غره که از خاکی و در خاک نا چار ترا عاقبت العمر مکان است
    بنگر که چه آمد به سر مردم تاریخ وز قیصر وچنگیز و سکندر چه میان است
    زنهار که هرگز نشوی مرتکب ظلم کانرا که جفا کرد سرانجام زیان است
    قارون اگر از مالی و از ملک سلیمان آخر کفنی زان تو بر زیور جان است
    با علم و عمل باش که شخصیت انسان در وسعت علم و ادب و فهم و بیان است
    معطوف خدا باش که در سایه ایمان بیهوده ترا ترس زفردای زمان است
    شعر از دکتر ابراهیم متبرکی متخصص زنان . تقدیم به همه دوستان

  12. نمایش تمام تشکر های mombaset در این پست:

    karim1350  (3rd May 2022)

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  


Copyright ©2000 - 2013, Jelsoft Enterprises Ltd کیــــــــــان ستـــــــــــ ...® اولین و بزرگترین سایت فوق تخصصی الکترونیک در ایران



Cultural Forum | Study at Malaysian University